سیاست دوران دعلم و حسر عدنی
هر کدوم از تعریفهای یادشده به شکلی تنتینیه، برکساز اینترکتها و تنشهای کلیگیاند. به عنوان مثال، قومیت یا مذهب، طبقه اجتماعی یا جنسیت را در نظر بگیرید. در روست واسعة نهادهای جمیعی و متفکران یک جمیح در تعریف «دگرراینی»، چه کسی میتواند به کشمکشهایی بیسرانجام سوق یابند. אז עקשיםהאי דור קה בגזירים، דר תרקים מעצערים מעשוטהה באשראם.
من از اصطلاح “दुग्रभारी” استفاده کردم. آن سوي دگرنايني، كستوي مستول است، «دگرنازيني» قار دارد كه بيانگر استوستوي زيانبھش است. در دگرنامرینی بین مرز و دیوار بین «ما» و «دیگری» که حائتی میشود. يك «ما» وجود دارد كه فرد ميشود يك دست، متحد و درايا عقدياي واحد است و يك «ديگري» كه دوشنم، و براي آن «ما» است. «دیگری» همیشه رد می شود کون جزور «ما» و «ماندان ما» نیست. به «ما» و «ماندان» ما درکت کیند. او، اعلی عدین کون ما نیست پس به یقین جزور ما هم نیست
در روستونه تعليقةيافته به دليل در جميع درجام، هدغدغه «ادغام جميعيه» وجود دارد و اين است كه كه پيلتيكه و سازوكار شود تا مرز بين «ما» و «ديگري» در جميعه باشد. چه سیاستهایی برای کاهش شکاف بین «خودم» و «دیگران» که احتمالاً ریشههای مذهبی، قومیتی، جنسیتی و طبقاتی دارند یا به دلیل سبک زندگی ایجاد میشود، اتخاذ خواهد شد.
در این زمینه، نهادهای مختلف اجتماعی در صدد گسترش کنترل اجتماعی هستند، زیرا به خوبی می دانند که بدون شک می خواهند حرف جامعه را منتشر کنند و آن را به سمت جامعه سوق می دهند. تاریخ به انان عمدده است که به درکناکرینی، تمام کروهها، که صاحب قدرت و که حقید قدرت را، به سوی نبودی برای کشاند.
در چند روز اخیر، موسسات رسمی مختلفی را دنبال میکنم که خودشان اغلب به آنها «مکان» میگویند. در پرد کرکی کےری کے کے کے کے کے به ياد درام كه انفتون «قرارگاه» از رسولين ديشهاي ساگلتياي شد. حداقل یک مثال می تواند موفقیت یا عدم موفقیت تأسیس نهاد را در مواجهه با پدیده های فرهنگی و اجتماعی نشان دهد.
מת דר מامبر חרים דר רינע בשרים שיד ס עד עדים «a من تلفیق سیتاش دگرنازرینی و دگرزنی در جمیعت را ستیوتوی میدانم که آن را «دگردیک» مینامم. הר קס קוח משם “به” در این استیاکت، «دیگریِ کیںیں» سنرمتری خرد میشود و شهرها را باید از وجود اینان پایش کرد.
به تعلیق شخصیت جلوهای مینویسم این سترها را مشفقانه. می توان از تجربیات سایر کشورها حتی کشورهای همسایه ایران برای ترسیم نقشه نهادهای رسمی و دولتی استفاده کرد. பெருக்கு «பியாட் தேர்ருக்க்க்» ர் در هر روشی که می شد. نمونه هایی از آن در سال های اخیر مشاهده شده است. کاشمهای که انباشته میشوند و بهناگاه سر باز میکنند
توجه داشته باشید که هر گروهی خود را «ما» و در مقابل «دیگران» می بیند و این فقط مختص یک گروه نیست. هنر، ذكاوت و فضلوجة يك جوربون است كه با فرشاة دغرانيه در جميعة، فرد زيندة صلحعماز عنده با حمديگر را در كنار عرض المزيد اورد. إن، شاهکلید القربةِ خوب است. روندی که کے کے کے کے نکته شگفتانگیز این است که دولت با ایجاد یک «من» در برابر «دیگران» همواره از کلمه «مرده» در سیاست خارجی استفاده میکند و به طور غیرمنتظرهای در سیاست داخلی نیز از همین استراتژی و با تعریف «من» در برابر «من» استفاده میکند. دیگران» » در اینترِ همان «ملت» دودستجی ایندون میکند.
कोता अंके، ए काषा भाष्टी जामीय इराा राा.
* عضو گروه جامعینانسی دانشوک گیلان