ناکامترین جنگندههای جهان که تبدیل به آهن قراضه شدند
غزال زیاری: طراحی و تولید یک هواپیمای جنگنده جدید، سالها طول میکشد و مراحل مختلفی از جمله طراحی، پروتوتایپهای مختلف و مراحل آزمایشی را شامل میشود. با این حال، همه هواپیماهایی که از مرحله طراحی روی کاغذ فراتر رفته و وارد مرحله آزمایش میشوند هم درنهایت به تولید انبوه نرسیده و تبدیل به ستونهای اصلی نیروهای هوایی جهان نمیشوند.
در این راستا میتوان از چندین نمونه هواپیما در طول تاریخ ارتش آمریکا نام برد که با وجود تلاشهای فراوان برای تولید یک جت جنگنده، تمام این تلاشها به بنبست و ناکامی منجر شدند. نکته جالب توجه اینجاست که دلیل همه این ناکامیها، اشتباهات تجاری یکسان نیست و برخی از این جنگندهها به دلیل مهندسی ناقص وارد عرصه تولید نشدندو برخی دیگر ممکن است به دلیل تغییر در منافع استراتژیک به تولید انبوه نرسند.
درهر حال، دلیلش هرچه که باشد، میتوان از چندین مدل هواپیمای جت جنگنده نام برد که هرگز از پتانسیل کامل آنها استفاده نشد و به انبوهی از فلزات قراضه و البته صفحات تاریخ پیوستهاند. در این مقاله قصد داریم تا تعدادی از بزرگترین جتهای ناکام در طول تاریخ هوانوردی مدرن آمریکا را با هم مرور کنیم.
General Dynamics F-۱۱۱B
در اواخر دهه ۱۹۶۰، خیلی واضح و روشن بود که ارتش آمریکا به هواپیمای جدیدی برای جایگزینی F-۴ Phantom نیاز دارد؛ هواپیمایی که مسئولیت دوگانهای را به عنوان رهگیر وجنگنده تهاجمی برعهده داشت.
از همین رو نیروی هوایی آمریکا با جنرال دینامیکس، یک پیمانکار دفاعی در راستای توسعه و ساخت یک هواپیمای جدید، شروع به همکاری کرد و براساس تاریخچه کامل هوانوردی R.G. Grant، هواپیماهایی مثل F-۱۶ Fighting Falcon همراه با یک جنگنده آزمایشی جدید به نام F-۱۱۱ طراحی شدند که هدف از طراحی آنها، نفوذ به سطوح پائین قلمرو دشمن بود.
در هر حال این هواپیمای جنگنده نتوانست نیازهای گسترده و متنوع پنتاگون را برآورده کند و تنها هفت نمونه از آن ساخته شد. با آغاز دهه ۱۹۷۰، نیروی دریایی آمریکا تصمیم گرفت تا به جای این هواپیما، به سراغ ساخت هواپیمای متفاوتی به نام F-۱۴ Tomcat رفته و در نتیجه برنامه ساخت F-۱۱۱ را لغو کرد.
McDonnell XF-۸۵ Goblin
در طول سالها، نیروی هوایی آمریکا در تلاش بود تا با توسعه ناوهای هواپیمابر هوابرد، چالش اسکورتهای جنگنده فاقد برد مناسب برای پشتیبانی از بمبافکنهای دوربرد را حل کند. یکی از اولین مفاهیم، شامل اتصال جنگندههای انگلی میشد؛ این نامی بود که برای ابزاری که به پائین بمب افکنهای بین قارهای B-۳۶ Peacemaker متصل میشد، داده شده بود.
این هواپیما که برای این کار طراحی شده بود، یک جت کوچک و با شکلی عجیب بود که XF-۸۵ Golbin نام گرفت. به گفته موزه هوا فضا و فرماندهی راهبردی هوایی، تنها دو فروند از این مدل هواپیما ساخته شد و هیچ یک از آنها نیز وارد خدمت نیروی هوایی آمریکا نشد.
در نهایت بزرگترین چالش پیش روی این برنامه، این بود که این جنگندههای کوچک، به سختی به پرواز در میآمدند و برای لنگر انداختن با بمب افکنهای بزرگ به مشکل میخوردند. در نهایت مفهوم ناوهواپیما بر B-۳۶ پس از مدتی کوتاه، کنار گذاشته شد و نیروی هوایی آمریکا هرگز نتوانست هیچ مدل هواپیمایی که قادر به استقرار جنگنده باشد را توسعه دهد.
Lockheed YF-۱۲
هواپیمای Lockheed YF-۱۲ این شانس را داشت که قویترین رهگیری باشد که تا به امروز طراحی شده است؛ اما هرگز این رویا محقق نشد؛ نسخه اصلاح شده SR-۷۱ Blackbird هرگز نتوانست تبدیل به هواپیمای جنگندهای شود که بتواند از جنگندههای پویا پیشی بگیرد.
این هواپیا تقریبا تمام مشخصا هواپیمای CIA A-۱۲ و هواپیمای SR-۷۱ نیروی هوایی را داشت؛ با این استثنا که به علاوه، مجهز به سیستم راداری آماده رزم و موشکهای هوا به هوا نیز بود. نمونههای اولیه این هواپیما هرگز نتوانستند تائیدیههای لازم برای تولید انبوه را کسب کنند و تنها سه فروند از هواپیمای YF-۱۲ تولید و ساخته شد.
منبع: simpleflying
۵۸۵۸