اهالی روستا | راهنمای کامل زندگی و فرهنگ روستاییان ایران
درباره اهالی روستا
اهالی روستا ریشه های محکم و کهن این سرزمین هستند که در دل طبیعت، با سادگی و پشتکار زندگی می کنند و فرهنگ اصیل ایرانی را نسل به نسل پاس می دارند. این مقاله به ابعاد گوناگون زندگی آنان، از ویژگی های شخصیتی گرفته تا چالش ها و نقش حیاتی شان در پایداری کشور، می پردازد.

در ایران، روستا تنها یک مکان جغرافیایی نیست؛ بلکه گنجینه ای زنده از فرهنگ، اصالت و پیوند ناگسستنی انسان با طبیعت است. مردمان روستا، این حافظان دیرینه ی سنت ها و آداب و رسوم، قلب تپنده ی سرزمین به شمار می روند که با دستان پرتوان خود، نه تنها سفره هایمان را پربرکت می سازند، بلکه هویت ملی ما را نیز حفظ می کنند. زندگی در روستا، روایتی از صبوری، همیاری و قناعتی است که در هیاهوی شهرها کمتر می توان اثری از آن یافت. برای فهمیدن جایگاه و اهمیت این قشر از جامعه، باید به اعماق زندگی آن ها سفر کرد، سختی ها و شیرینی هایشان را از نزدیک لمس کرد و از این رهگذر، به درکی جامع از نقش بی بدیلشان در توسعه ی پایدار کشور رسید.
۱. ویژگی های بارز اهالی روستا: آینه ای از سادگی و اصالت
مردمان روستا، با وجود تمامی تحولات و تغییرات زمانه، همچنان ویژگی هایی را در خود حفظ کرده اند که آن ها را از دیگر بخش های جامعه متمایز می کند. این ویژگی ها، بازتابی از <سبک زندگی ساده روستایی> و ارتباط نزدیکشان با طبیعت است که در هر جنبه ای از وجودشان ریشه دوانده است.
۱.۱. سادگی، صداقت و بی آلایشی
یکی از بارزترین ویژگی های <اهالی روستا>، سادگی و بی پیرایگی شان است. در روستاهایی که سال ها محل عبور و مرور و تعامل با این مردم بوده، می توان دید که چگونه زندگی بدون تکلف و دور از پیچیدگی های شهری جریان دارد. چهره هایشان غالباً آینه ی دلی پاک و خالی از نقش و نگار است. لبخندهایشان از صمیم قلب بر لبانشان می نشیند و کلامشان تهی از هرگونه ریا و تظاهر است. در بازارچه های محلی که زنان با دستانی پر از سبزیجات تازه یا پنیرهای محلی می نشینند، چانه زنی ها نیز بوی صداقت می دهد. کمتر کسی به فکر فریب دیگری است و اعتماد، ستون اصلی معاملات و روابط آن هاست.
۱.۲. سخت کوشی، تلاش و پشتکار
همان طور که گفته می شود، «نابرده رنج، گنج میسر نمی شود»، این ضرب المثل در زندگی روستاییان تجلی می یابد. کشاورزان و دامداران، طلوع خورشید را به چشم ندیده، از خواب برمی خیزند و تا غروب آفتاب، دوشادوش زمین و دام هایشان در تلاشند. آن ها مبارزه ای دائمی با عناصر طبیعی دارند؛ خشکسالی، سرمای ناگهانی، آفات و بیماری ها، همگی چالش هایی هستند که آن ها با سخت کوشی و پشتکار بی وقفه با آن ها دست و پنجه نرم می کنند. شاهد بوده ام که پدربزرگی سالخورده، با وجود کمر خمیده، بیل در دست، همچنان زمین خود را شخم می زند و می گوید: «زمین مال ما نیست، ما مال زمینیم.» این حس مسئولیت پذیری در قبال زمین و زندگی، ستودنی است.
۱.۳. مهمان نوازی و روابط اجتماعی گرم
یکی از زیباترین جلوه های <فرهنگ روستاییان>، مهمان نوازی بی نظیرشان است. در روستاها، در خانه ها همیشه به روی میهمان باز است و سفره ها با هرچه هست، با سخاوت تمام پهن می شود. یک فنجان چای داغ کنار آتش، نانی محلی با پنیر و گردو، یا حتی یک کاسه آش داغ که بوی سبزی های تازه آن، هوش از سر می برد، همگی با عشقی بی مثال تقدیم می شود. <روابط اجتماعی در روستا> نیز بر پایه ی همبستگی و همیاری شکل گرفته است. همسایه ها از حال یکدیگر خبر دارند، در جشن ها و عزاها کنار هم هستند و در کارهای دشوار، دست یکدیگر را می گیرند. این همبستگی، حس آرامش و امنیت عمیقی را به ارمغان می آورد که در زندگی شهری کمتر دیده می شود.
۱.۴. قناعت و شکرگزاری
روستاییان با تمام وجود، مفهوم قناعت را درک کرده اند. آن ها می دانند که نعمت های طبیعت موهبتی الهی است و با قدردانی و شکرگزاری از آنچه دارند، زندگی می کنند. در مواجهه با کمبودها و دشواری ها، شکایت کمتری از زبانشان شنیده می شود و اغلب با امید به رحمت الهی و تلاش بیشتر، روزگار می گذرانند. این روحیه، به آن ها توانایی می دهد تا با وجود امکانات محدود، از زندگی خود رضایت داشته باشند و خوشبختی را در داشته های کوچک خود بیابند.
۱.۵. روحیه همکاری و تعاون
نمونه های همکاری و تعاون در <زندگی روستایی> فراوان است. از جمع آوری محصول در مزارع گرفته تا ساخت خانه و برگزاری مراسم، همه چیز با مشارکت جمعی انجام می شود. سنت «یارگیری» یا «همکارکشی» در زمان برداشت محصول، مثالی بارز از این روحیه است؛ جایی که اهالی یکدیگر را یاری می کنند تا کارها با سرعت و سهولت بیشتری پیش برود. این همکاری ها نه تنها بار کار را سبک تر می کند، بلکه پیوندهای اجتماعی را نیز مستحکم تر می سازد و حس تعلق به جامعه را تقویت می کند.
۱.۶. ارتباط عمیق با طبیعت و درک چرخه های زندگی
ارتباط روستاییان با طبیعت، فراتر از یک رابطه ی ساده ی شغلی است؛ این یک پیوند روحی و معنوی است. آن ها به خوبی چرخه های طبیعت را درک می کنند: رویش و خزان، سیل و خشکسالی، تولد و مرگ. این درک عمیق، به آن ها بصیرتی خاص در مورد زندگی می بخشد و فلسفه ی وجودی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. احترام به زمین، آب و حیوانات، بخشی جدایی ناپذیر از باورهایشان است. آن ها با زبان طبیعت سخن می گویند و هر برگ درخت، هر قطره باران و هر طلوع خورشید، برایشان معنایی عمیق دارد.
اهالی روستا، ستون های اصالت و پایداری این سرزمین اند که با دستان پرتوان و دلی آکنده از قناعت، فرهنگ و اقتصاد ایران را زنده نگه می دارند.
۲. سبک زندگی و گذران معیشت در روستا
<زندگی روستایی در ایران>، عمدتاً بر پایه ی <کشاورزی و دامداری روستایی> و مشاغل مکمل شکل گرفته است. این سبک زندگی، نه تنها معیشت آن ها را تأمین می کند، بلکه ساختار خانواده و اوقات فراغتشان را نیز تعریف می کند.
۲.۱. کشاورزی و دامداری: بنیاد زندگی روستایی
مزارع سبز گندم و جو، باغ های پربار میوه، و آغل های پر از دام، منظره ای آشنا در روستاهاست. <کشاورزی و دامداری> نه تنها منبع درآمد اصلی روستاییان است، بلکه بخش جدایی ناپذیری از هویت آن ها را تشکیل می دهد. از کاشت و داشت و برداشت گندم تا پرورش گوسفند، بز و گاو، هر فعالیتی با دانش و تجربه ای سینه به سینه منتقل شده، انجام می شود. آن ها با انواع محصولات فصلی، از سبزیجات تازه تا غلات، با تولید عسل طبیعی و فرآورده های لبنی، سهم عمده ای در <تأمین امنیت غذایی کشور> ایفا می کنند. سختی های این کار، آن ها را از تلاش بازنمی دارد؛ زیرا اعتقاد دارند که رزق و روزی از دل همین خاک و دام به دست می آید.
۲.۲. صنایع دستی و مشاغل مکمل
در کنار کشاورزی و دامداری، بسیاری از روستاییان به <صنایع دستی و مشاغل مکمل> نیز مشغولند. زنان روستا بافته هایی از جنس عشق و هنر خلق می کنند؛ قالی ها، گلیم ها، جاجیم ها و پارچه های محلی که هر یک، روایتی از طرح ها و رنگ های بومی منطقه است. مردان نیز گاه به آهنگری، نجاری یا ساخت ابزارهای کشاورزی می پردازند. فرآوری محصولات محلی مانند تولید رب، سرکه، شیره انگور یا مرباهای خانگی، نیز بخش مهمی از <اقتصاد روستایی> را تشکیل می دهد که نه تنها نیازهای خودشان را برطرف می کند، بلکه به بازارچه های محلی نیز عرضه می شود.
۲.۳. ساختار خانواده و نقش هر عضو
خانواده در روستا، محور اصلی زندگی اجتماعی است. ساختار خانواده معمولاً گسترده تر از شهر است و احترام به بزرگترها، ستون اصلی این خانواده هاست. هر عضو، نقشی مشخص در چرخه زندگی و کار دارد. مردان عمدتاً مسئولیت کار بیرون از خانه و تأمین معاش را بر عهده دارند، در حالی که زنان علاوه بر کارهای خانه، در کشاورزی، دامداری و تولید صنایع دستی نیز فعالانه مشارکت می کنند. کودکان نیز از سنین پایین با مسئولیت های کوچک آشنا می شوند؛ از کمک در مزرعه و جمع آوری تخم مرغ تا نگهداری از خواهر و برادر کوچک تر. این تقسیم وظایف، حس مسئولیت پذیری و کار گروهی را از همان کودکی در آن ها نهادینه می کند.
۲.۴. غذاهای محلی و سفره های پربرکت
سفره های روستایی، همواره با غذاهای محلی و پربرکت آراسته می شود که اغلب از مواد اولیه تازه و ارگانیک تهیه شده اند. نان داغ محلی که بوی عطر آن در کوچه می پیچد، پنیر و کره تازه، شیر و ماست محلی، آش های متنوع با سبزیجات کوهی، و خورش هایی که با گوشت دام های پرورش یافته در همان روستا تهیه می شوند، طعمی بی نظیر دارند. این غذاها نه تنها مغذی و سالم هستند، بلکه نمادی از پیوند آن ها با زمین و تلاش دسترنج خودشان است. دور هم جمع شدن بر سر این سفره های ساده، خود داستانی از مهر و صمیمیت را روایت می کند.
۲.۵. تفریحات و اوقات فراغت
اوقات فراغت <اهالی روستا>، غالباً با طبیعت و بازی های سنتی گره خورده است. کودکان در کوچه پس کوچه ها، کنار رودخانه ها یا در دشت ها به بازی های محلی مشغولند. بازی هایی که نیاز به وسایل گران قیمت ندارند و با خلاقیت و همکاری خودشان شکل می گیرد. بزرگترها نیز عصرها در قهوه خانه ها یا زیر سایه درختان جمع می شوند و به <قصه گویی> از تاریخ روستا، حکایات قدیمی، یا <شنیدن اشعار و موسیقی بومی> می پردازند. این دورهمی ها، علاوه بر سرگرمی، نقش مهمی در انتقال فرهنگ و حفظ هویت جمعی دارد. گشت وگذار در طبیعت، رفتن به چشمه سارها یا دشت های اطراف، نیز از دیگر تفریحات ساده و دلنشین آن هاست.
۳. فرهنگ، آداب و رسوم اهالی روستا: گنجینه ای از هویت ملی
روستاها، موزه های زنده ی <فرهنگ و آداب و رسوم روستایی> ایران هستند. هر روستا، با حفظ سنت های خاص خود، فصلی از کتاب پربار تاریخ و هویت این سرزمین را رقم می زند.
۳.۱. جشن ها و مناسبت های محلی
در روستاها، جشن ها و مناسبت های محلی با شکوه و صمیمیت خاصی برگزار می شود. نوروز، شب یلدا، جشن های برداشت محصول، عروسی ها و حتی عزاداری ها، هر یک با آیین های ویژه ی خود، فرصتی برای گردهمایی و تقویت پیوندهای اجتماعی هستند. در جشن های عروسی، موسیقی محلی نواخته می شود، <لباس های محلی> رنگارنگ به تن می کنند و رقص های سنتی اجرا می شود. در مراسم عزاداری نیز، همبستگی و همدردی اهالی، تسلی بخش دل داغدیدگان است. این مناسبت ها، فراتر از یک رویداد ساده، فرصتی برای <نقل سینه به سینه فرهنگ> و حفظ <هویت ملی> است.
۳.۲. داستان ها، اشعار و موسیقی بومی
در گوشه گوشه ی روستا، داستان ها و حکایات کهنی نهفته است که از زبان پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به نوه ها منتقل می شود. این داستان ها، نه تنها سرگرم کننده هستند، بلکه سرشار از پند و حکمت اند و ارزش های اخلاقی و اجتماعی را آموزش می دهند. <اشعار و موسیقی بومی> نیز بخش مهمی از زندگی فرهنگی روستاییان است. ترانه های محلی که با سازهای سنتی نواخته می شوند، اغلب روایتگر عشق، طبیعت، کار و مبارزات زندگی روستایی هستند. این آوازها، روح جمعی روستا را زنده نگه می دارند و خاطرات مشترکی را برای اهالی ایجاد می کنند.
۳.۳. لباس های محلی
اگرچه با گذر زمان و نفوذ فرهنگ شهری، استفاده از <لباس های محلی> کاهش یافته، اما در بسیاری از روستاها و به ویژه در مناطق عشایری، هنوز هم می توان این پوشش های زیبا و رنگارنگ را مشاهده کرد. هر منطقه، لباس محلی خاص خود را دارد که با طرح ها، رنگ ها و دوخت های منحصربه فرد، نمایانگر <تنوع و زیبایی ها در مناطق مختلف> ایران است. این لباس ها، تنها یک پوشش نیستند، بلکه نمادی از تاریخ، هنر و هویت فرهنگی آن منطقه به شمار می روند و اغلب با دست، توسط زنان روستا بافته و دوخته می شوند.
۳.۴. اهمیت مذهب و باورهای دینی در زندگی روستایی
مذهب و باورهای دینی، جایگاه ویژه ای در <زندگی روستایی> دارد. مساجد، حسینیه ها و تکایا، مراکز تجمع و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی هستند. مراسم مذهبی با شور و اشتیاق خاصی برگزار می شود و اعتقادات دینی، راهنمای بخش بزرگی از رفتارها و تصمیمات روستاییان است. توسل به ائمه اطهار، نذر و نیاز برای برکت محصولات یا شفای بیماران، از جمله باورهایی است که در تار و پود زندگی آن ها تنیده شده است. این باورها، به آن ها آرامش روحی و امید به آینده می بخشد.
فرهنگ روستایی، نه تنها گنجینه ای از آداب و رسوم اصیل است، بلکه با داستان ها، اشعار و لباس های رنگارنگ خود، ریشه های هویت ایرانی را آبیاری می کند.
۴. چالش ها و مشکلات پیش روی اهالی روستا: نیمه تاریک زندگی روستایی
با وجود تمامی زیبایی ها و اصالت <زندگی روستایی>، این قشر از جامعه با <چالش های زندگی روستایی> متعددی روبرو هستند که بر کیفیت زندگی و پایداری آن ها تأثیر می گذارد.
۴.۱. کمبود امکانات زیرساختی
بسیاری از روستاهای ایران، به ویژه در مناطق دورافتاده، هنوز از <امکانات زیرساختی> کافی محرومند. جاده های نامناسب، نبود <آب آشامیدنی> سالم و کافی، قطعی های مکرر <برق>، و دسترسی محدود به <اینترنت>، از جمله این مشکلات است. این کمبودها، نه تنها زندگی روزمره را دشوار می کند، بلکه مانع از توسعه ی <اقتصاد روستایی> و دسترسی به اطلاعات می شود. این مشکلات، آن ها را از خدمات اساسی محروم کرده و در مواجهه با دنیای امروز، عقب نگه می دارد.
۴.۲. محدودیت های آموزشی و بهداشتی
<محدودیت های آموزشی و بهداشتی> نیز یکی از دغدغه های اصلی روستاییان است. بسیاری از روستاها یا فاقد مدرسه هستند یا مدارسشان امکانات مناسبی ندارند. <کمبود مدارس> و معلمان متخصص، کیفیت آموزش را پایین می آورد و موجب می شود بسیاری از کودکان برای ادامه تحصیل به شهرها مهاجرت کنند. در بخش بهداشت نیز، <مراکز درمانی مجهز>، پزشک متخصص و حتی داروخانه های مجهز، در اکثر روستاها وجود ندارد. این امر، دسترسی به خدمات درمانی را دشوار و در مواقع اضطراری، جان بیماران را به خطر می اندازد.
۴.۳. مشکلات اقتصادی و بیکاری
<مشکلات اقتصادی و بیکاری> در روستاها، ابعاد گسترده ای دارد. <خشکسالی> های پی درپی، <نوسانات بازار> برای محصولات کشاورزی، و <نبود صنایع تبدیلی> کافی، باعث می شود کشاورزان نتوانند محصول خود را با قیمت مناسب بفروشند. این مسائل، درآمد آن ها را کاهش می دهد و آینده ی اقتصادی شان را در هاله ای از ابهام قرار می دهد. بیکاری، به ویژه در میان جوانان، یکی از عوامل اصلی نارضایتی و ناامیدی است که عواقب اجتماعی ناگواری به دنبال دارد.
۴.۴. مهاجرت به شهرها و دلایل آن
نتیجه ی تمامی این چالش ها، <مهاجرت از روستا به شهر> است. جوانان برای <جستجوی کار> بهتر، <تحصیل> در مقاطع بالاتر و دسترسی به <امکانات بیشتر>، روستاهای خود را ترک می کنند. این مهاجرت ها، روستاها را از نیروی کار جوان و فعال تهی می سازد و به مرور زمان، هویت و اصالت آن ها را کمرنگ می کند. روستاهایی که زمانی پر از زندگی و هیاهو بودند، اکنون با تعداد کمی از سالمندان و کودکان، روزگار می گذرانند.
۴.۵. تاثیر تغییرات اقلیمی بر کشاورزی و دامداری
<تغییرات اقلیمی>، به یکی از بزرگترین تهدیدات برای <کشاورزی و دامداری روستایی> تبدیل شده است. کاهش بارندگی، افزایش دما، و وقوع پدیده های جوی نامعمول، بر تولید محصولات کشاورزی و سلامت دام ها تأثیر منفی می گذارد. خشکسالی های شدید، منابع آبی را به شدت کاهش داده و زندگی بسیاری از روستاییانی که معیشتشان به آب وابسته است را به خطر انداخته است. این تغییرات، آن ها را مجبور به تغییر الگوهای کشت و دامداری، یا حتی ترک شغل آباء و اجدادی خود می کند.
۵. نقش حیاتی اهالی روستا در توسعه ملی و پایدار
با وجود تمام چالش ها، <اهالی روستا> نقشی بی بدیل در <توسعه ملی و پایدار> کشور ایفا می کنند. آن ها نه تنها بخش مهمی از جامعه هستند، بلکه ستون های اصلی اقتصاد، فرهنگ و محیط زیست ایران به شمار می روند.
۵.۱. تأمین امنیت غذایی کشور
<روستاییان>، تأمین کنندگان اصلی <امنیت غذایی کشور> هستند. دستانی که زمین را می کارند، دام ها را پرورش می دهند و محصولات متنوعی را به سفره هایمان می آورند. بدون تلاش بی وقفه ی آن ها، شهرها با بحران تأمین مواد غذایی مواجه خواهند شد. از گندم و برنج گرفته تا میوه و سبزیجات، و از گوشت و لبنیات تا عسل، همگی محصول زحمات بی دریغ <کشاورزی و دامداری روستایی> است که در سرما و گرما، با حداقل امکانات، به تولید می پردازند.
۵.۲. حفظ و نگهداری از محیط زیست و منابع طبیعی
روستاییان، به دلیل <ارتباط عمیق با طبیعت>، خود محافظان اصلی <محیط زیست و منابع طبیعی> هستند. آن ها با شیوه های سنتی و پایدار خود، به حفظ خاک، آب و جنگل ها کمک می کنند. دانش بومی آن ها در مورد طبیعت، گیاهان و حیوانات، گنجینه ای ارزشمند است که می تواند در مقابله با چالش های زیست محیطی امروز، راهگشا باشد. آن ها می دانند که حیاتشان به سلامت طبیعت وابسته است و به همین دلیل، با احترام با آن برخورد می کنند و از تخریب آن پرهیز می کنند.
۵.۳. پاسداری از فرهنگ، سنت ها و هویت ایرانی
روستاها، خاستگاه و پاسداران اصلی <فرهنگ، سنت ها و هویت ایرانی> هستند. آداب و رسوم کهن، زبان های محلی، لباس های سنتی، داستان ها و موسیقی های بومی، همگی در روستاها زنده مانده و از گزند فراموشی حفظ شده اند. در هر جشن و مراسم محلی، در هر ترانه ای که خوانده می شود، و در هر قطعه صنایع دستی که خلق می شود، بخشی از روح ایران زمین جریان دارد. این اصالت، ریشه های فرهنگی ما را تقویت می کند و به نسل های آینده، هویت و پیشینه خود را یادآوری می کند.
۵.۴. پتانسیل های گردشگری روستایی و اکوتوریسم
با توجه به طبیعت بکر و <فرهنگ غنی روستاییان>، روستاها از <پتانسیل های گردشگری روستایی و اکوتوریسم> بالایی برخوردارند. آرامش طبیعت، خانه های سنتی، غذاهای محلی، و مهمان نوازی گرم اهالی، می تواند جاذبه ای بزرگ برای گردشگرانی باشد که به دنبال تجربه های اصیل و به دور از هیاهوی شهر هستند. توسعه ی پایدار <اکوتوریسم> در روستاها، می تواند به <اقتصاد روستایی> کمک کرده، فرصت های شغلی جدید ایجاد کند و مانع از <مهاجرت از روستا به شهر> شود.
۵.۵. مشارکت در اقتصاد مقاومتی
روستاییان با تکیه بر تولیدات محلی، خودکفایی و کاهش وابستگی به واردات، نقش مهمی در <اقتصاد مقاومتی> کشور ایفا می کنند. تولید محصولات کشاورزی، دامداری و صنایع دستی، نه تنها نیازهای داخلی را برطرف می کند، بلکه با ایجاد زنجیره ی ارزش در روستاها، به تقویت بنیه های اقتصادی کشور کمک می کند. این قشر از جامعه، با کمترین توقع، بیشترین بهره وری را از منابع موجود دارند و نمونه ای بارز از خودباوری و تلاش ملی هستند.
نتیجه گیری: نگاهی به آینده اهالی روستا و مسئولیت ما
در این سفر به دنیای اهالی روستا، دریافتیم که آن ها نه تنها تأمین کننده ی نان و آب سفره های ما هستند، بلکه حافظان گنجینه ی بی بدیل <فرهنگ روستاییان>، <آداب و رسوم روستایی> و <هویت ملی> ما به شمار می روند. <زندگی روستایی>، با تمام سادگی و اصالت خود، در دل <چالش های زندگی روستایی> همچون کمبود امکانات، مشکلات اقتصادی و <مهاجرت از روستا به شهر>، همچنان می کوشد تا حیات خود را حفظ کند.
باید درک کرد که <اهمیت روستاها و روستاییان> فراتر از آن چیزی است که غالباً به آن توجه می شود. آن ها با <سخت کوشی، تلاش و پشتکار> بی وقفه، نقش حیاتی در <تأمین امنیت غذایی کشور>، <حفظ محیط زیست و منابع طبیعی>، و <پاسداری از فرهنگ و سنت های ایرانی> دارند. توسعه ی پایدار <گردشگری روستایی و اکوتوریسم> و حمایت از <صنایع دستی و مشاغل مکمل> می تواند به <اقتصاد روستایی> رونق بخشیده و <راهکارهای توسعه روستا> را فراهم آورد.
نگاهی به آینده <اهالی روستا>، نگاهی امیدوارکننده است؛ اگر همگان، از مردم عادی گرفته تا تصمیم گیران و برنامه ریزان، به <نقش حیاتی روستاییان در توسعه> ملی پی ببرند و در جهت <رفع مشکلات و ارتقاء کیفیت زندگی روستاییان> گام بردارند. حمایت از آن ها، نه تنها به پایداری روستاها کمک می کند، بلکه به تقویت <هویت ملی> و <اقتصاد مقاومتی> کشور نیز منجر خواهد شد. روستاییان قلب تپنده ی این سرزمین هستند؛ قلبی که باید آن را گرامی داشت و از تپیدن باز نایستد.