خلاصه کتاب نگین کرمانشاهان (اثر محمدجواد مهری)

خلاصه کتاب نگین کرمانشاهان: مرد لحظه های ناب بندگی ( نویسنده محمدجواد مهری )

کتاب «نگین کرمانشاهان: مرد لحظه های ناب بندگی» نوشته محمدجواد مهری، دریچه ای گشوده به جهان معنوی، علمی و هنری آیت الله سید مرتضی نجومی، فقیهی پارسا و هنرمندی بی بدیل است. این اثر ارزشمند، تصویری جامع از ابعاد گوناگون زندگی ایشان را پیش روی خواننده قرار می دهد و او را با شخصیت وارسته ای که تجلی علم، عمل و ارادت به اهل بیت (ع) بود، آشنا می سازد.

هر صفحه ای از این کتاب، قصه مردی را روایت می کند که لحظات عمرش را در بندگی خالصانه، مجاهدت خستگی ناپذیر و هنرنمایی متعهدانه سپری کرد. از نخستین روزهای طلبگی در زادگاهش، کرمانشاه، تا سالیان متمادی حضور در حوزه علمیه نجف اشرف، مسیر پربار زندگی این عالم فرزانه، مشحون از تجربه هایی است که هر یک درسی آموزنده برای جویندگان حقیقت به شمار می آید. کتاب «نگین کرمانشاهان» نه تنها روایتی از زندگی یک عالم است، بلکه تجربه ای است از مواجهه با سیرت نیکو و گمنام خواهی شخصیتی که با تمام وجود، برای تعالی روح و هنر کوشید.

ریشه ها و اصالت: خاندان و تربیت

آیت الله سید مرتضی نجومی، شخصیتی برجسته از سلسله ای دیرین، ریشه های خود را در خاک تقوا و علم داشت. خاندان ایشان از سادات حسینی و از اولاد زید شهید، فرزند بزرگوار امام سجاد (ع) بود، نسبی که تا حضرت وحید بهبهانی، استادالکل و مجدد مذهب در قرن دوازدهم هجری، امتداد می یافت. این پشتوانه سیادت و فقه، از همان ابتدای زندگی، مسیری روشن را پیش روی او قرار داد.

پدر بزرگوارش، آیت الله سید محمدجواد نجومی، خود از مجتهدین باتقوا و هنرمندان خوشنویس زمانه بود، کسی که در خط نسخ، هم پای اساتید بزرگ دیده می شد. مادر مکرمه ایشان نیز، دختر آیت الله شیخ مرتضی علم الهدی آل آقا، بانویی متقیه، صالحه و نمونه ای از سلامت نفس، دیانت و مهرورزی بود. در چنین خانواده ای، سید مرتضی کوچک در فضایی آکنده از علم، ادب، تقوا و هنر پرورش یافت. او خود نقل می کند که پدر و مادرش، با وجود اینکه زندگی متوسطی داشتند، همواره اهل کمک به نیازمندان بودند و روحیه مناعت طبع در آن ها موج می زد.

ولادت ایشان در ۲۳ جمادی الثانیه ۱۳۴۶ قمری (۵ آذر ۱۳۰۷ شمسی) در کرمانشاه اتفاق افتاد. نام مرتضی که به پاس ارادت پدر به امیرالمؤمنین (ع) و همچنین هم نامی با جد مادری انتخاب شد، در آینده مایه افتخار او گردید و خود، گهگاه با شوخ طبعی، به اشعار امام شافعی در مدح حضرت امیر (ع) تمثل می جست.

دوران کودکی و نوجوانی آیت الله نجومی با خاطراتی شیرین و آموزنده گره خورده بود. از جمله، دیدار با علامه بزرگوار سید محسن امین عاملی در دوران خردسالی، که تاثیر عمیقی بر او گذاشت. یا ماجرای احترام گذاشتن به آیت الله آقا سید محمدرضای واحدی قمی و آقابزرگ علاقبند، که هر دو صاحب چهره ای نورانی بودند و او از دیدنشان سیر نمی شد. این خاطرات، عمق تربیت دینی و ادب ایشان را در همان سنین پایین نشان می دهد. او همچنین به سختی های دوران رضا شاه و ممنوعیت روضه خوانی اشاره می کند و این که چگونه منزل پدرش، کانون پنهانی عزاداری و ذکر اهل بیت (ع) بود.

شاید یکی از تأثیرگذارترین تجربیات کودکی ایشان، همراهی با عمه بزرگوارش در مطالعه کتب دینی و اخلاقی بود. این امر، اگرچه در ابتدا با صرف نظر از وقت بازی همراه بود، اما سعادتی بزرگ را برایش به ارمغان آورد و شیفتگی او را به علما و روحانیت دوچندان ساخت. این شیفتگی تا بدانجا پیش رفت که هرگز از انتخاب مسیر طلبگی پشیمان نشد، حتی در سخت ترین شرایط معیشتی. این بخش از زندگی ایشان، ریشه های عمیق ایمان و تعهد او را در دل خواننده می کارد و او را به تأمل در چگونگی شکل گیری یک شخصیت جامع الاطراف و الگو سوق می دهد.

مسیر علم و اجتهاد: از کرمانشاه تا نجف

مسیر علمی آیت الله سید مرتضی نجومی، حکایت از عزمی راسخ و عشقی بی حد به دانش داشت. آغاز دروس حوزوی او در کرمانشاه و نزد اساتید بزرگی همچون آقا میرزا ابراهیم پورمعتمد و حاج سید حسین معصومی لاری بود. از همان ابتدا، شور و حالی معنوی او را به سوی تحصیل نزد اشخاص والا و منزه سوق می داد. در همین ایام، نیاز به صحافی و تجلید کتاب های پدر، او را با فن صحافی آشنا ساخت، هنری که بعدها جنبه معاش برایش نیافت، بلکه به هنری ناب بدل گشت.

حدود دو ماه پس از آغاز طلبگی او، به امر آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، حوزه علمیه در کرمانشاه و مسجد حاج شهباز خان تأسیس شد. این اتفاق، فرصت را برای او و دیگر طلاب فراهم آورد تا با جدیت بیشتری به تحصیل بپردازند. او بخشی از دروس مقدماتی، از جمله جامع المقدمات، صمدیه، سیوطی و مغنی را نزد پدرش و اساتید دیگری چون حاج سید محمود معصومی لاری فرا گرفت.

تصمیم به عزیمت به نجف اشرف، نقطه عطفی در زندگی علمی ایشان بود. او خود بیان می کند که رفت و آمد بیش از اندازه مراجعین و همشهریان به منزل پدرش، مانعی برای ادامه تحصیل می دید، از این رو تصمیم قاطع برای هجرت به حوزه علمیه نجف گرفت. رویایی از یک بازاری محترم در کرمانشاه که عنایتی عجیب از حضرت امیرالمؤمنین (ع) نسبت به ایشان را در حرم مطهرش بشارت می داد، به این تصمیم جدی تر کمک کرد. این سفر، تجربه ای پر از دلتنگی و غربت بود، اما با ورود به نجف و استقرار در مدارس علمیه آنجا، عطش او برای کسب علم سیراب شد.

در نجف اشرف، او به محضر اساتید برجسته ای از جمله آیت الله آقا میرزا علی آقای فلسفی، آیت الله آقای سید محمد روحانی، آیت الله آقای حاج سید احمد اشکوری و به ویژه آیت الله العظمی آقا میرزا محمد باقر زنجانی رسید. ایشان هفده سال به طور مستمر در درس خارج فقه و اصول آیت الله زنجانی حاضر شد و تقریرات درس اصول او را نوشت. آیت الله زنجانی، او را «سید الفقهاء و المجتهدین الاعلام» می نامید، تعبیری که شادی وصف ناپذیری را در دل پدر آیت الله نجومی پدید آورد.

آیت الله نجومی به اهمیت وقت و شیفتگی به علم تأکید فراوان داشت. در تمام دوران تحصیل، حتی پس از ازدواج، هیچ گاه بدون عذر شرعی یا عقلی، درس را ترک نکرد یا دیر به کلاس نرفت. این پایبندی مثال زدنی، نه تنها نشان از جدیت او در تحصیل داشت، بلکه او را به شخصیتی تبدیل کرد که همواره مشغول مطالعه و نگارش بود. او بیان می کند که تدریس های تکراری را حرکتی دورانی می دید که انسان را از پیشرفت بازمی دارد، از همین رو کمتر تدریس می کرد و بیشتر به تحقیق و تتبع می پرداخت. دریافت اجازات اجتهاد و روایت از مراجع بزرگی چون میرزا محمد باقر زنجانی، سید عبدالاعلی سبزواری، و آقا بزرگ تهرانی، مهر تأییدی بر مقام علمی و فقاهتی ایشان بود و او را در زمره علمای طراز اول عصر خود قرار داد.

ابعاد اخلاقی و معنوی: مرد لحظه های ناب بندگی

آیت الله سید مرتضی نجومی، تنها در جایگاه فقیهی برجسته و هنرمندی چیره دست شناخته نمی شد، بلکه ابعاد اخلاقی و معنوی وجودش، او را به «مرد لحظه های ناب بندگی» تبدیل کرده بود. تقوا، زهد، و بی ریایی، ستون های اصلی شخصیت او را تشکیل می دادند. او زندگی را با نهایت سادگی و قناعت سپری می کرد، عزت نفس بی حدی داشت و از هرگونه شهرت طلبی و تکلف پرهیز می نمود. اطرافیانش روایت می کنند که لباس، غذا و مسکن او همواره در اوج سادگی بود و این روحیه، در تمامی جنبه های زندگی اش از جمله عفو، اغماض و ایثار نیز به وضوح مشهود بود. دیدارش انسان را به یاد خدا می انداخت و گفتارش در دل می نشست، گویی کلماتش از سرچشمه ای از نور برمی خاست.

مهربانی و مردم داری از دیگر ویژگی های بارز او بود. او با خانواده، طلاب، فقرا و عموم مردم با گشاده رویی و بدون هیچ گونه تکلفی برخورد می کرد. فرزندانش از مهربانی بی حد او می گویند که حتی در سختی ها نیز مایل نبود فرزندانش را به زحمت بیندازد و همواره نگران آسایش آن ها بود. این سادگی و تواضع، او را به محبوبیتی بی نظیر در میان مردم کرمانشاه رسانده بود.

شجاعت و پایبندی به اعتقادات، ویژگی دیگری بود که در آیت الله نجومی جلوه گر بود. او بر حق خود استوار بود و از ابراز عقیده صحیح هراسی نداشت، حتی اگر تمام دنیا مخالف او بودند. این شجاعت در عرصه های مختلف زندگی، از جمله فعالیت های مبارزاتی علیه رژیم ستم شاهی، نمایان بود و او را به شخصیتی استوار و قابل اعتماد تبدیل کرده بود.

خاطرات معنوی ایشان، حکایت از ارتباط عمیق او با عالم غیب و اهل بیت (ع) دارد. یکی از مهم ترین این خاطرات، ماجرای درخواست منزل از ائمه (ع) است. پس از سال ها اجاره نشینی و خستگی از نقل و انتقال، شب جمعه ای در حرم امام حسین (ع) و اباالفضل العباس (ع) متوسل می شود و نماز حاجت معروف یا کاشف الکرب عن وجه الحسین را می خواند. معجزه اینجا رخ می دهد که چند روز بعد، معماری بدون قصد قبلی، خانه خود را به او می فروشد و بدین ترتیب آیت الله نجومی از سختی های اجاره نشینی رها می شود. داستان دیگری نیز از تهیه منزل فعلی اش در کرمانشاه حکایت می کند، که به برکت نماز حاجت امام زمان (عج) و به همت خیری نیکوکار که هرگز او را ندید، محقق می شود.

«به خداوند متعال قسم، در بازگشت از کربلا بدون امید به هیچ جا درست گردید و بعد از چند روزی، معماری، بدون آن که قصد فروش خانه اش را داشته باشد، خانه اش را به ما فروخت…»

ارادت بی حد او به اهل بیت (ع)، به ویژه امام حسین (ع)، در تمام لحظات زندگی اش جاری بود. او عاشقانه ذکر مصیبت اهل بیت را می خواند و از اینکه مردم در مراسم عزاداری امام حسین (ع) به خوبی پذیرایی شوند، تأکید ویژه ای داشت. این عشق به امام حسین (ع) چنان در وجودش ریشه دوانده بود که با شنیدن نام آن حضرت، بی اختیار اشک از چشمانش سرازیر می شد و او را به یاد معشوق خود می انداخت. این ابعاد معنوی، او را به گوهری درخشان در میان علما تبدیل کرده بود، نگینی که هر کس با او معاشرت می کرد، طعم شیرین بندگی را در وجودش حس می نمود.

آیت الله نجومی: هنرمندی چیره دست

آیت الله سید مرتضی نجومی، نه تنها فقیهی برجسته بود، بلکه در گستره هنر نیز یگانه زمان خویش به شمار می آمد. خانواده پدری اش ریشه ای دیرین در هنر داشتند؛ پدرش در خط نسخ، و پدربزرگش در انواع خطوط، از اساتید چیره دست بودند. این پیشینه هنری، زمینه را برای شکوفایی ذوق و استعداد ایشان فراهم آورد. او از همان دوران کودکی، با وجود تحصیلات حوزوی، علاقه ای شدید به هنرهای مختلف، به ویژه نقاشی و خوشنویسی از خود نشان می داد.

تسلط ایشان بر خوشنویسی، به ویژه خطوط ثلث، نسخ، نستعلیق و شکسته، زبانزد خاص و عام بود. او خود بیان می کند که تمایلش به خط ثلث به دلیل محتوای غالباً قرآنی و روایی این خط بود و چون مجال کتابت کتاب های بزرگ را نداشت، اوقات فراغت خود را به مشق و کتابت آیات و احادیث به خط ثلث می گذراند. اساتید بزرگی چون هاشم محمد بغدادی، یگانه خوشنویس دول عربی، او را بسیار مورد احترام قرار می دادند و به هنر او اذعان داشتند. آیت الله نجومی در این زمینه، تنها به کمال فنی بسنده نکرد، بلکه همواره بر «وجه شرعی هنر» تأکید داشت و معتقد بود هنرمند باید ببیند چه می نویسد و آیا رضای شرع در آن هست یا خیر. این دیدگاه عمیق، هنر او را با معنویت گره می زد و به آن بعدی آسمانی می بخشید.

جدای از خوشنویسی، آیت الله نجومی در دیگر هنرهای اسلامی نیز تبحر داشت. او به نقاشی مینیاتور (به ویژه گل و بوته سازی)، تذهیب، صحافی و جلدسازی نیز آشنا بود. صحافی را در جوانی از آقا میرزا ابراهیم پورمعتمد آموخت و بعدها آن را به یک هنر بدل کرد، تا جایی که جلدهایی با جنبه های هنری والا می ساخت. علاقه او به صنایع کتابخانه ای، او را به ساخت کاغذهای رنگی، ابر و باد و قطعه سازی نیز سوق داده بود. او معتقد بود هنر باید با اصالت های انسانی و ارزش های والای الهی همراه باشد و همواره بر این نکته تأکید می کرد که انتخاب سوژه برای هنرمند بسیار مهم است و باید با محتوای اسلامی هماهنگی داشته باشد.

خاطرات هنری او پر از نکات ظریف و آموزنده است. از جمله، ماجرای ساخت کارت تبریک نوروزی با خط خود و همکاری آقای محمدهادی غروی در نجف در سال ۱۳۴۴ شمسی، که در آن آیات قرآنی و احادیث به خط نستعلیق و شکسته نوشته شده بود. او همچنین از اساتید بزرگی چون حاج میرزا احمد معصومی زنجانی یاد می کند که در عالم خط، اجازاتی را برای او به یادگار گذاشتند.

آیت الله نجومی همواره نگران افول هنرهای اصیل اسلامی بود، به ویژه خطوط ثلث و نسخ و کتیبه نویسی. او راه گسترش این هنرها را در پیوند معنوی آن ها با آیات و احادیث می دانست و معتقد بود اگر نفس انسانی کششی نسبت به آیات و احادیث پیدا کند، ناخودآگاه نسبت به خط ثلث نیز تمایل پیدا می کند. او همچنین بر لزوم زحمت فراوان، دقت در مشاهده آثار اساتید و احیای فن کتیبه نگاری تأکید می کرد. روحیه تواضع او به حدی بود که با وجود این همه توانایی هنری، خود را لایق عنوان خوشنویس نمی دانست و می گفت: «افسوس که نشد ما از ایشان (پدرم) مشق کتابت بگیریم و فقط اکتفا به مشق نظری کردیم و راستش را بخواهید بنده اصولاً فکر نمی کردم که روزی جزء نویسندگان و یا خوشنویسان گردم.» اما آثار او گواه تبحر و ذوق سرشارش بود، یادگاری جاودان از مردی که هنر را برای تعالی روح و نشر معارف الهی به کار گرفت.

مبارزه و خدمات اجتماعی: در صراط مستقیم انقلاب

زندگی آیت الله سید مرتضی نجومی تنها به گستره های علم و هنر محدود نمی شد؛ او مبارزی خستگی ناپذیر و عالمی وظیفه شناس بود که همواره در صراط مستقیم انقلاب اسلامی پای فشرد. پس از بازگشت از نجف اشرف به کرمانشاه، زندگی ایشان وارد مرحله ای تازه از مبارزات اجتماعی و سیاسی علیه رژیم ستم شاهی پهلوی شد.

منزل او به پایگاهی محوری برای فعالیت های انقلابی در کرمانشاه تبدیل گردید. جوانان غیور انقلابی، دستگاه تکثیر و چاپ اعلامیه های امام خمینی (ره) و سایر رهبران مبارز را مخفیانه به منزل او منتقل کرده بودند. بسیاری از روحانیون و انقلابیون دیگر نیز، از مکان تکثیر این اعلامیه ها بی اطبر بودند.

«شاید ۹۵ درصد اعلامیه های منتشره در استان کرمانشاه، چه اعلامیه های جامعه روحانیت کرمانشاه و چه تکثیر اعلامیه های حضرت امام قدس الله نفسه یا غیر آن که از تهران یا احیاناً از جاهای دیگر می آمد، همه در منزل بنده تکثیر و انتشار می یافت.»

حتی جلسات علمای شهر نیز گاهی در منزل ایشان برگزار می شد، در حالی که در همان لحظات، جوانان در زیرزمین مشغول تکثیر اعلامیه ها بودند و کسی از این موضوع مطلع نمی شد. بسیاری از این اعلامیه ها، از جمله اعلامیه ای که پس از دستگیری آیت الله اشرفی اصفهانی (امام جمعه شهید کرمانشاه) و حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا بهاءالدین عراقی منتشر شد، به انشای خود آیت الله نجومی و با خط مبارک ایشان تهیه و تکثیر می گردید. این اسناد، هم اکنون به عنوان گنجینه ای از تاریخ انقلاب در منطقه کرمانشاه موجود است.

اوج این مبارزات و فداکاری ها، تقدیم شهیدی از خانواده خویش به انقلاب بود. در ۹ مهر ۱۳۵۷، شهید صادق صابون پز، داماد آیت الله نجومی، در جریان درگیری های انقلابی در کرمانشاه، به دست عوامل رژیم شاه ترور و به شهادت رسید. او اولین شهید انقلاب اسلامی استان کرمانشاه به شمار می آید. این فداکاری، نشانه ای از عمق تعهد آیت الله نجومی و خانواده اش به آرمان های انقلاب و مبارزه با ظلم بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، ایشان از هرگونه مقام طلبی و دنیاگرایی پرهیز کرد و تمام توجه خود را معطوف به خدمات اجتماعی و رسیدگی به مسائل مردم، به ویژه مستمندان، نمود. فرزندانش روایت می کنند که ایشان هرگز از مسائل سیاسی برای کوبیدن رقیب یا هتاکی به دیگران استفاده نکرد و همواره دین، اعتقاد و تقوایش را در سرلوحه امور قرار می داد. او معتقد بود که اگر امام زمان (عج) امروز ظهور کند، سفارش به رعایت حال مستمندان و محرومین خواهد کرد، از این رو همواره برای کمک به مردم محروم با مسئولین در تماس و هماهنگی بود. این روحیه ایثار و خدمتگزاری، آیت الله نجومی را به الگویی از روحانیت اصیل و در خط امام و انقلاب تبدیل کرده بود، مردی که تمام وجودش را وقف اعتلای اسلام و خدمت به مردم کرده بود.

آثار مکتوب و جایگاه ماندگار

آیت الله سید مرتضی نجومی، علاوه بر ابعاد علمی، اخلاقی، هنری و مبارزاتی، میراثی گران بها از آثار مکتوب را از خود به یادگار گذاشت که گواه جامعیت شخصیت اوست. این آثار، نه تنها دانش و فقاهت او را به نمایش می گذارد، بلکه ذوق هنری و تعهد اجتماعی اش را نیز منعکس می کند.

از جمله مهم ترین تألیفات و تصنیفات ایشان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • کیمیای هستی: شرح حال و زندگی نامه خودنوشت ایشان.
  • فیض قلم: مجموعه ای از مقالات فارسی او.
  • سحر مبین: نمونه هایی از دست نوشته های هنری ایشان.
  • تقریرات اصولی و فقهی استادش میرزای زنجانی: که نشان از تسلط و دقت علمی او دارد.
  • رساله در غناء و رساله التصویر و التمثيل (مجسمه سازی و نقاشی): که برای کنگره شیخ انصاری نوشته شده و بیانگر دیدگاه های فقهی او در زمینه هنر است.
  • رساله در نجاست خمر: برای کنگره مقدس اردبیلی.
  • رساله بعد معنوی هنر خط: که در مجله سروش نیز به چاپ رسیده و بیانگر فلسفه هنری اوست.
  • رساله عرفان هنری انسان: سخنرانی چهار ساعته ایشان در دانشگاه تهران که بعدها به چاپ رسید.
  • المؤمن، مونس جان (تفسیر سوره یونس)، نسیم ایمان (تفسیر سوره مؤمنون)، منزل مقصود (تفسیر سوره هود): آثاری در زمینه تفسیر قرآن کریم.
  • همیشه بهار: مجموعه اشعار لطیف از شاعران.

علاوه بر تألیفات، دستخط زیبای آیت الله نجومی سبب شد تا او بسیاری از کتاب های نایاب و چاپ نشده را برای خود استنساخ کند. از جمله این استنساخ ها می توان به «ریاض العلماء و حیاض الفضلا» در دو مجلد بزرگ (بیش از ۱۸۰۰ صفحه که در ۱۱۰ روز بازنویسی شد) و نیز رساله هایی از استادش میرزای زنجانی و سید بن طاوس اشاره کرد. او خود می گوید که گاهی از سر نیاز مالی مجبور به فروش برخی از این آثار گران بها شده است.

وصیت نامه آیت الله نجومی نیز، خود گنجینه ای از حکمت و معرفت است که خلاصه ای از پیام های کلیدی آن، رهنمودهایی برای زندگی معنوی و اجتماعی به شمار می آید. این وصیت نامه، آخرین تجلی از دغدغه های او برای جامعه و نسل های آینده بود.

جایگاه و عظمت آیت الله نجومی پس از رحلتشان، در پیام های تسلیت و قدردانی رهبر معظم انقلاب، مراجع تقلید، رؤسای قوا و مسئولین عالی رتبه کشور به وضوح منعکس شد. رهبر معظم انقلاب ایشان را «عالمی پارسا و بزرگوار، فقیه اخلاقی و مردمی، هنرمندی چیره دست و نام آور، عالمی عامل و وظیفه شناس و قرار گرفتن همواره وی در صراط مستقیم انقلاب» دانستند. آیت الله صافی گلپایگانی، او را «منبع فضایل و کمالات و آثار علمی و هنری شرعی» خواندند و آیت الله علوی گرگانی، وی را «عالم ربانی، مفسر قرآنی، فقیه صمدانی و هنرمند جاودانی» توصیف کردند. این پیام ها، نشان از ارج و منزلتی داشت که ایشان در میان جامعه علمی، مذهبی و هنری کشور از آن برخوردار بود. آثار و میراث او، همچون نگینی درخشان، بر تارک فرهنگ و معارف اسلامی ایران، جاودانه خواهد ماند.

نتیجه گیری

کتاب «نگین کرمانشاهان: مرد لحظه های ناب بندگی»، شاهدی است بر زندگی پربرکت و چندوجهی آیت الله سید مرتضی نجومی، که به حق نگین شهر کرمانشاه و افتخار جهان اسلام بود. این اثر به قلم محمدجواد مهری، تصویری کم نظیر از فقیهی عارف، هنرمندی متعهد و مبارزی ولایت مدار را به تماشا می گذارد؛ شخصیتی که علم، تقوا، هنر و جهاد را در وجود خود به کمال رسانده بود.

سیره علمی او در حوزه های نجف و کرمانشاه، دقت و جدیتش در فراگیری علوم اهل بیت (ع) و دستیابی به اجازات اجتهاد از مراجع عالی قدر، او را در صف بزرگان فقه و اصول قرار داد. همزمان، ابعاد اخلاقی و معنوی وجودش، شامل تقوا، زهد، مردم داری و ارادت بی حد به اهل بیت (ع)، او را به الگویی بی بدیل برای جویندگان راه حق تبدیل کرده بود. خاطرات معنوی و کرامات او، نشان از ارتباط عمیقش با عالم غیب و عنایات الهی داشت.

در کنار این ها، آیت الله نجومی هنرمندی چیره دست در خوشنویسی و دیگر هنرهای اسلامی بود. او خط را ابزاری برای تعالی روح و نشر معارف می دانست و با عشق، آیات و احادیث را با هنرمندی تمام کتابت می کرد. فعالیت های مبارزاتی او علیه رژیم ستم شاهی و نقش منزلش به عنوان پایگاه انقلاب در کرمانشاه، همراه با تقدیم شهیدی از خانواده اش، تعهد او را به آرمان های انقلاب و اسلام اثبات می کرد.

کتاب «نگین کرمانشاهان»، با پرداختن به تمامی این ابعاد، نه تنها یک زندگی نامه، بلکه گنجینه ای از فضایل، درس ها و آموزه هاست که خواننده را به تأمل در معنای واقعی بندگی و انسانیت دعوت می کند. این اثر ارزشمند، سیره بزرگمردی را ثبت و نشر می کند که با وجود کمالات فراوان، همواره گمنامی را بر شهرت ترجیح می داد. مطالعه زندگی آیت الله سید مرتضی نجومی، بی شک می تواند الهام بخش نسل های امروز و آینده باشد تا با الگوبرداری از چنین شخصیت های جامعی، راه تعالی و کمال را در پیش گیرند و نگین وجود خود را صیقل بخشند.