مزایای تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای مبتنی بر چارت قیمت برای آنالیز بهترین زمان خرید و فروش داراییهای مختلف از جمله ارزهای دیجیتال است. اما تکنیکها و روشهای تحلیل تکنیکال چیست و چطور میتوان از آنالیز تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال استفاده کرد؟
اما تحلیل تکنیکال رویکرد متفاوتی دارد. این نوع آنالیز ورای تحلیل فاندامنتال و اخبار روزانه نگریسته و برای پیشبینی روندهای آینده، بر قیمتهای گذشته و الگوهای نموداری متمرکز است. ایده پشت تحلیل تکنیکال این است که تمام اطلاعات مرتبط به یک دارایی مانند ارز دیجیتال در بازار، تاثیر خودشان را روی قیمت آن گذاشتهاند.
آنالیز تکنیکال توسط افراد مختلفی مانند تریدرها، تحلیلگران و سرمایهگذاران طی قرنها استفاده شده و مقبولیت گستردهای میان ناظران و جامعه آکادمیک داشته است.
با اینکه تحلیل تکنیکال از یک سری قوانین از پیشتعیینشده پیروی میکند، اما تفسیر نتایج آن بسیار به خود شخص متکی است. به عبارت دیگر، نحوه محاسبه اندیکاتورها، پیروی از قوانین خاص و تفسیر یافتهها عموما به ترکیبی از تکنیکهای متناسب با سبک و رویکرد افراد بستگی دارد. بسیاری از سرمایه گذاران و فعالان بازارهای مالی برای افزایش میزان سوددهی و مدیریت بهتر سرمایه خود، دورههای آموزش تحلیل تکنیکال را میگذرانند.
پدر علم تحلیل تکنیکال کیست؟
طی اولین سالهای ظهور آنالیز تکنیکال، روشهای موجود ابتدایی بود و تمام محاسبات به شکل دستی، روی صفحات کاغذ، صورت میگرفت. بهلطف پیشرفت فناوری و ظهور ابزارهای کامپیوتری قدرتمند برای محاسبات مدرن و پیچیده، تحلیل تکنیکال با سرعت بیشتری گسترش پیدا کرد و اکنون یکی از ابزارهای مهم عده زیادی از سرمایهگذاران و معاملهگران محسوب میشود.
مفاهیم اصولی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال که باید بدانید
تحلیل تکنیکال را میتوان روی هر گونه اوراق بهادار دارای داده تاریخی، از سهام و اوراق قرضه گرفته تا کالاها و ارزهای فیات و ارز دیجیتال، اعمال کرد. تا زمانی که اطلاعات قیمتهای گذشته وجود داشته باشد، امکان استفاده از آنالیز تکنیکال وجود دارد. این کار غالبا از طریق رسم نمودار دادههای مرتبط، با هدف تولید سیگنالهای معاملاتی کوتاه مدت انجام میشود. پس از نمودارسازی، آنالیز تکنیکال قادر به تفسیر اطلاعات برای یک تصمیمگیری ترید آگاهانه است.
در تحلیل تکنیکال، رفتار قیمت ارز دیجیتال در گذشته بهترین راه پیشبینی قیمتها در آینده محسوب میشود. اندیکاتورهای مختلفی نیز برای شناسایی روندها و تعیین راه یک اوراق بهادار کاربرد دارند. ادله تحلیل تکنیکال برای استفاده از قیمتهای گذشته این است که «تاریخ خودش را تکرار میکند». البته قرار نیست این اتفاق دقیقا مانند قبل بیفتد، اما الگوها مشابه خواهند بود. از طرفی، تحلیلگران مختلف میتوانند تفاسیر متفاوتی هم از دادههای یکسان داشته باشند.
رسم و نمایش روانشناسی فعالین بازار به تحلیلگران تکنیکال اجازه میدهد تا برای درک نحوه تغییر قیمتها در آینده، سطوح عرضه و تقاضا را ببینند.
سه اصل تعریفکننده آنالیز تکنیکال
3 اصل در آنالیز تکنیکال وجود دارد:
- رفتار بازار همهچیز را بیاثر میکند: قیمت یک دارایی منعکسکننده تمام چیزهایی است که روی یک دارایی اثر دارد یا میتواند اثر بگذارد.
- قیمتها در راستای روندها حرکت میکنند: یعنی پس از بروز یک روند، تا زمانی که روند جدیدی ایجاد شود، حرکت قیمتها در آینده به احتمال زیاد در همان مسیر ترند خواهد بود.
- تاریخ خودش را تکرار میکند: قیمتها به خاطر تکرار تاریخ قابل پیشبینی هستند. با تحلیل چارتها، میتوانیم روندها را شناسایی کرده و آینده یک دارایی یا بازار را به طور کلی پیشبینی کنیم.
تحلیل تکنیکال فردگرا است و تریدرهای مختلف عموما از تکنیکهای متفاوتی برای ارزیابی الگوهای مشاهدهشده در یک چارت یکسان استفاده میکنند.
هسته اصلی تحلیل تکنیکال، عرضه و تقاضا است. این امر در حقیقت نمودی از احساسات بازار را به طور کلی در معرض دید قرار میدهد. به عبارتی، قیمت یک دارایی حاصل تقابل فشار خرید و فروش است و این فشارها ارتباط ویژهای با احساسات تریدرها و سرمایه گذاران (احساساتی مانند ترس یا طمع) دارند.
رویکرد تحلیل تکنیکال
همانطور که گفته شد، تحلیل تکنیکال براساس مطالعه و گذشته یک دارایی استوار است و فرض اصلی آن این است که حرکات قیمتی یک دارایی به طور اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه “تاریخ تکرار میشود” و روندهای قیمتی فعلی را میتوان با مطالعه تاریخچه قیمت و الگوهای تشکیل شده، شناسایی کرد.
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی چیست؟
در آنالیز تکنیکال تصور بر این است که قیمت یک دارایی نظیر یک ارز دیجیتال خاص، همه عوامل بنیادی و فاندامنتال مرتبط با آن را در معرض نمایش قرار داده است. تحلیل تکنیکال روی دادههای قیمتی گذشته و حجم معاملات متمرکز بوده و این اصلیترین تمرکز آن است، اما در یا بنیادی، استراتژیهای تحقیقاتی و مطالعاتی بسیار گستردهتری با هدف تعیین قیمت ذاتی یک دارایی دنبال میشوند.
تحلیل فاندامنتال تصور میکند کارایی آینده یک دارایی به فاکتورهای به مراتب بیشتری علاوه بر دادههای قدیمی بستگی دارد. آنالیز فاندامنتال روشی برای تخمین ارزش ذاتی یک شرکت یا دارایی بر اساس گسترهی بزرگی از شرایط و عوامل اقتصادی خرد و کلان مانند مدیریت شرکت، اعتبار، شرایط بازار، نرخ رشد و سلامت صنعت و دیگر موارد است.
علیرغم استفاده از دادههای تجربی، تحلیل تکنیکال همچنان میتواند تحت تاثیر تعصبات شخصی یا احساسات قرار بگیرد. برای مثال، معاملهگری که در ذهن خود به نتیجهی مشخصی درباره قیمت یک دارایی رسیده است (چه بر اساس تعصبات و چه احساسات)، به احتمال فراوان ابزارهای تحلیل تکنیکال خود را به گونهای دستکاری کرده تا تعصبات و افکار شخصی خود را تایید کند. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی و خواستهی آنها اتفاق میافتد. همچنین تحلیل تکنیکال میتواند در یک بازه زمانی که بازار الگو و روندهای مشخصی را ارائه نمیکند، اشخاص را بیشتر به اشتباه بیندازد.
انواع قیمت در تحلیل تکنیکال
در آنالیز تکنیکال 4 نوع قیمت باز شدن (Opening)، بسته شدن (Closing)، سقف (High) و کف (Low) وجود دارد که در تایم فریم یا بازههای معاملاتی مختلف مانند روزانه، هفتگی، ماهانه، ساعتی و دیگر موارد، در نمودارهای خاص نظیر کندل استیک تعریف میشوند.
تعریف قیمتهای باز و بسته شدن در بازارهای سنتی مانند سهام با رمز ارزها از نظر فنی متفاوت است. بازار بورس دارای ساعت کاری مشخص در طول هفته است، اما رمز ارزها بهصورت 24/7 معامله میشوند. به همین خاطر مثلا در تایم فریم روزانه، این قیمتها از نظر ساعت با یکدیگر متفاوت خواهند بود.
مثلا در تایم فریم روزانه بازار سهام آمریکا، قیمت باز شدن یک دارایی اولین قیمتی است که به هنگام باز شدن بازار در ساعت 09:30 صبح روز معاملاتی ترید میشود و قیمت بسته شدن آخرین قیمتی است که ترید آن دارایی در ساعت 04:00 بعد از ظهر همان روز صورت میگیرد. اما در بازار ارز دیجیتال که بهصورت 24/7 باز است، قیمتهای روزانه بهصورت 24 ساعته هستند.
برای سادگی، از چارت کندل استیک که در ادامه این مطلب بیشتر به توضیح آن خواهیم پرداخت، برای تعریف دقیق این قیمتها استفاده میکنیم که بهطور خلاصه به آنها OHLC میگویند.
- قیمت باز شدن (Opening): آغاز کندل جدید و شروع معاملات در تایم فریم مربوطه
- قیمت سقف (High): بیشترین قیمت کندل طی بازه معاملاتی
- قیمت کف (Low): کمترین قیمت کندل طی بازه معاملاتی
- قیمت بسته شدن (Closing): پایان کندل و خاتمه معاملات در تایم فریم مربوطه
برای درک بهتر به این مثال توجه کنید. مثلا در که معاملات بهصورت 24 ساعته هستند، کندلهای تایم فریم روزانه در ساعت 00:00 بامداد به وقت UTC (برابر با 03:30 بامداد به وقت تهران) آغاز شده و در واقع قیمت Open را نشان میدهند و با اتمام 24 ساعت، به قیمت Close میرسیم. حال طی این 24 ساعت، بیشترین و کمترین قیمت نقاط Low و High را میسازند.
در صورتی که قیمت Close بالاتر از قیمت Open قرار بگیرد، کندل صعودی و به رنگ سبز یا مشکی خواهد بود. در صورتی که قیمت Close پایینتر از قیمت Open قرار بگیرد، کندل به رنگ قرمز یا سفید نشان داده خواهد شد.
خطوط عمودی بالا و پایین کندل نیز سایه نام دارند که بیشترین (High) و کمترین (Low) قیمت 24 ساعت بازه معاملاتی روزانه را نشان میدهند. حال گاهی اوقات ممکن است مثلا قیمت بسته شدن دقیقا روی بالاترین قیمت روز قرار بگیرد، در این صورت سایه بالایی را مشاهده نخواهیم کرد.
انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال
همانطو که در مطلب گفتیم، نمودارهای قیمت مختلفی از جمله:
- لاین چارت (Line Chart) یا نمودار خطی
- بار چارت (Bar Chart) یا نمودار میلهای
- کندل استیک چارت (Candlestick Chart) یا نمودار شمعی
- رنکو چارت (Renko Chart)
- هیکین آشی (Heikin Ashi)
- پوینت اند فیگر چارت (Point and Figure Chart) یا نمودار نقطه و شکل
و موارد دیگر وجود دارند که تحلیلگران از آنها استفاده میکنند. نوع چارت و تایمفریم مورد استفاده به اطلاعات مورد نظر خود تحلیلگر که از نمودارها میتوان کسب کرد بستگی دارد. با این وجود، تریدرها در بازار ارز دیجیتال بیشتر از نمودارهای کندل استیک برای تحلیلهای خود استفاده میکنند.
چارت خطی
نمودارهای خطی پایهایترین نوع چارت در تحلیل تکنیکال هستند که از یک خط متصلکننده قیمتهای بسته شدن از سمت چپ به راست رسم میشوند. در حالت کلی، در این نوع نمودار، قیمت بسته شدن توسط یک نقطه واحد نمایش داده میشود.
کاربرد چارت خطی، ارائه یک دید بسیار کلی نسبت به مسیر فعلی و تاریخی یک دارایی است و با اینکه اطلاعات زیادی درباره حرکات قیمتی فراهم نمیکند، اما بسیاری از تریدرها بهخاطر مهمتر دانستن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن، سقف و کف، از این نمودار برای تحلیلهای خود استفاده میکنند.
نمودار میلهای
بار چارت یکی دیگر از ابزارهای پایهای تحلیل تکنیکال است که به آن نمودار OHLC (سرنام کلمات open-high-low-close) نیز میگویند. این نمودارها از یک سری خطوط عمودی تشکیل میشوند که رنج قیمت طی بازه معاملاتی مربوطه را نمایش میدهند.
نمودارهای میلهای بهخاطر در نظر گیری تمامی قیمتهای باز شدن، بسته شدن، سقف و کف، اطلاعات بیشتری را در اختیار تریدرها قرار داده و شناسایی الگوهای نموداری را راحتتر میسازند.
در این چارتها، قیمت باز شدن یک خط افقی کوتاه در سمت چپ خط عمودی است و قیمت بسته شدن، در سمت راست آن واقع شده است. در صورتی که قیمت باز شدن کمتر از قیمت بسته شدن باشد، این خطوط عمومی معمولا به رنگ مشکی یا سبز بوده و نشاندهنده صعود قیمت هستند. در حالت مخالف، رنگ قرمز این خطوط عمودی بهمعنای بالاتر بودن قیمت باز شدن و نزول آن هستند.
چارت کندل استیک
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، نوک سایه بالایی، قیمت سقف (High) و انتهای سایه پایینی، قیمت کف (Low) را نشان میدهد. الگوهای نموداری نیز معمولا با در نظر گیری هر دوی بدنه و سایه تشکیل میشوند که شکست نواحی بحرانی آنها نظیر سقف یک صعودی یا کف یک روند نزولی، اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارد.
بدنه یا همان پهنترین قسمت یک کندل استیک بین دو قیمت باز و بسته شدن نمایش داده میشود که در صورت بسته شدن صعودی (بالاتر بودن قیمت بسته شدن)، به رنگ سبز یا سیاه و در صورت بسته شدن نزولی (پایینتر بودن قیمت بسته شدن)، به رنگ قرمز یا سفید خواهد بود.
ارتباط بین بدنه شمعها نیز برای تشکیل انواع اهمیت ویژهای دارد و مهمترین معیار برای شناسایی گپ و فاصله بین بدنهها محسوب میشود.
نمودار رنکو
بر خلاف دیگر نمودارها، رنکو چارت یک تکنیک رسم نمودار دارای نویز کمتر است که بدون توجه به بازه زمانی و میزان حجم، صرفا روی نحوه حرکات قیمت متمرکز است. این چارت از آجرهای سفید/سبز (صعودی) و سیاه/قرمز (نزولی) تشکیل شده است که بسته به صعود یا نزول قیمت نسبت به آجر قبلی، روی نمودار سوار میشوند.
شایان ذکر است که آجرهای جدید تنها تحت شرایط نوسانی خاص و در صورت رسیدن اندازهشان به مقدار قابل توجه تشکیل میشوند که میتواند برای تریدرها مزایا و معایب خود را داشته باشد. بنابراین بسته به شرایط بازار، تشکیل آجر جدید میتواند چند دقیقه یا بیش از یک روز زمان ببرد.
از یک طرف، خصوصا برای معاملهگرانی که بهدنبال راهی ساده جهت شناسایی سطوح حمایت و مقاومت یا روند کلی و فیلتر کردن نویزها هستند، این نمودار مزایای خود را دارد. اما در طرف مقابل، این چارت تشخیص احساسات بازار را دشوار میسازد و در نتیجه، باعث محدود شدن کاربرد دیگر ابزارهای مفید تحلیل تکنیکال میشود.
مزایای تحلیل تکنیکال عبارتند از: افق زمانی کوتاهمدت، منابع در دسترس، روانشناسی بازار، آسان و ارزان بودن، تمرکز بر استراتژی و انعطافپذیری بالا که در ادامه هر کدام را توضیح خواهیم داد
چارت هیکین آشی
معاملهگران روزانه یا همان دی تریدرها از هیکین آشی بیشتر بهعنوان یک اندیکاتور مکمل استفاده میکنند. با این حال، امکان استفاده مستقلانه از چارتهای هیکین آشی خصوصا توسط سوئینگ تریدرها در تحلیل تکنیکال نیز وجود دارد.
نمودار نقطه و شکل
چارتهای پوینت اند فیگر امروزه خیلی شناختهشده نبوده و عموما تحلیلگران زیادی از آنها استفاده نمیکنند، اما سابقه استفاده از آنها به زمانهای بسیار قدیم برمیگردد. این نوع از نمودارها صرفا بر حرکات قابل توجه قیمت در عین فیلتر کردن نویزها متمرکزند.
اندیکاتورهای پراستفاده در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها جزو اصلیترین ابزارهای آنالیز تکنیکال تلقی میشوند. بهره بردن از آنها، افزایش کارایی و سرعت در تحلیل تکنیکال را برای معاملهگران به ارمغان میآورد، به شناسایی روندهای موجود کمک کرده و اطلاعات بسیار با ارزشی درباره روندهایی که در آینده نزدیک شکل خواهند گرفت را فراهم میکنند. نباید فراموش کرد اندیکاتورها امکان اشتباه دارند، به همین دلیل برخی از معاملهگران با هدف کاهش ریسک تحلیلهای تکنیکال خود، از تعدادی اندیکاتور در کنار یکدیگر بهره میبرند.
افرادی که تحلیل تکنیکال را روش اصلی خود برای تحلیل وضع آینده بر اساس گذشته انتخاب کردهاند، به اندیکاتورها و ابزارهای متنوعی برای شناسایی روندهای بازار طبق نمودارها و دادههای گذشته نیاز دارند. در ادامه، مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها در آنالیز تکنیکال را خواهیم شناخت.
در دوره که قبلا برایتان آماده کردهایم، با تعداد بیشتری از اندیکاتورها و دیگر مسائل مربوط به این مدل آنالیز آشنا خواهید شد.
میانگین متحرک ساده
RSI یا شاخص قدرت نسبی
بولینگر بندز یا باندهای بولینگر
اندیکاتورهای مشتق شده
تحلیل تکنیکال طبق سیگنالهای معاملاتی
در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال علاوه بر استفاده از اندیکاتورها به عنوان ابزارهایی کاربردی به منظور شناسایی روندهای کلی، این امکان وجود دارد که آنها را برای شناسایی نقاط احتمالی ورود و یا خروج (سیگنالهای خرید یا فروش) به کار برد. زمانی که اتفاقات خاصی در نمودار رخ میدهند، این سیگنالها تشکیل خواهند شد. برای درک بهتر، مثال زیر را در نظر بگیرید:
اندیکاتور RSI در حال نشان دادن عددی بالاتر از 70 در بازه خود است. این عدد ممکن است بیانکننده قرار داشتن بازار در شرایط اشباع خرید (Overbought) باشد. بر اساس همین منطق، وقتی اندیکاتور نام برده در حال نمایش عددی زیر 30 است، قرارگیری بازار در شرابط اشباع فروش (Oversold) را نشان میدهد. این اطلاعات به شما برای یافتن نقاط ورود و خروج احتمالی کمک شایانی خواهند کرد.
همانطور که در این مطلب چندین مرتبه تاکید کردیم، سیگنالهای معاملاتی ارائهشده در تحلیل تکنیکال همواره دقت بالایی نداشته و نویزها و سیگنالهای اشتباه متعددی توسط اندیکاتورها ایجاد میشوند. اگر بدانید بازار ارز دیجیتال بسیار کوچکتر و پرنوسانتر از بازارهای سنتی است، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. پس در صورت تکیه به تحلیل تکنیکال برای دریافت سیگنال بهترین زمان خرید و فروش و ترید ارزهای دیجیتال، اطلاعات دریافتشده از اندیکاتورها را عاری از خطا تصور نکرده و اطلاعات اضافی بیشتری از منابع مختلف، قبل از گرفتن تصمیم نهایی برای خرید یا فروش، جمعآوری کنید.
چه انتقاداتی به تحلیل تکنیکال وارد میشود؟
آنالیز تکنیکال پراستفادهترین روش به منظور خرید و فروش داراییها در بازارهای مختلف محسوب میشود، با این حال به نظر برخی متخصصان، تحلیل تکنیکال غیر قابل اطمینان و بحث برانگیز است. این دسته افراد، از روش نام برده به عنوان پیشگویی خودآموز (Self-Fulfilling Prophecy) و توجیه رفتار خود یاد میکنند. طبق پیشگویی خودآموز، یک رویداد زمانی رخ میدهد که تعداد بسیار زیادی از مردم چنین اعتقادی داشته باشند. به عبارتی، عده زیادی به وقوع پیوستن آن رخداد را متصور شوند.
منتقدها در این رابطه عقیده دارند در بستر بازارهای مالی، در صورتی که عده بسیار زیادی از تریدرها و سرمایهگذاران روی یک نوع از ابزار مانند متمرکز شده باشند، احتمال عملکرد بهتر آن افزایش پیدا خواهد کرد.
از طرفی دیگر با افراد حامی تحلیل تکنیکال رو به رو هستیم که عقیده دارند هر فرد چارتیست و نمودارشناس، دارای روش منحصربهفرد خود برای تحلیل نمودارها است و در نگاه کلان، ممکن نیست که تعداد زیادی از تریدرها، اندیکاتورها و استراتژی یکسانی را به منظور خرید و فروش دنبال کنند.
مفاهیم اصولی که در تحلیل تکنیکال پیشرفته باید بدانید
تحلیل تکنیکال پیشرفته یعنی استفاده از چندین اندیکاتور در ترکیب با یکدیگر یا استفاده از اندیکاتورهای پیچیدهتر برای آنالیز داراییها. بنابراین دقت داشته باشید که اندیکاتور «بهتر» در تحلیل تکنیکال جایی ندارد و پیشرفته بودن تحلیل به نحوه انجام استراتژی معاملاتی شما هنگام استفاده از آنها برمیگردد.
از جمله مفاهیم، ابزارها، الگوها و اندیکاتورهای آنالیز پیشرفته تکنیکال شامل موارد زیر است:
- پیشبینی بازار با استفاده از نسبتهای اوراق اختیار معامله خرید و فروش در بازار آپشن (Put و Call)
- استفاده از پیوت پوینتها (Pivot Point) برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
- مفهوم گلدن کراس و دث کراس در اندیکاتور میانگین متحرک
- مفهوم همبستگی منفی و مثبت
- مفهوم حجم در بازار
- الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle)
- الگوی رایزینگ و فالینگ وج (Rising and Falling Wedge)
- الگوی دابل باتم یا کف دوقلو (Double Bottom)
- الگوی گارتلی (Gartley Pattern)
- الگوهای فراکتال (Fractal)
- تئوری موج الیوت (Elliot Wave)
- تکنیک سوشی رول (Sushi Roll) برای شناسایی ریورسال روندها
- اندیکاتور اصلاح فیبوناچی
- اندیکاتور ابر ایچیموکو
- اندیکاتور دیمارکر
- اندیکاتور ویلیامز الیگیتور
- ترید بر اساس مدلهای آماری گاوسی
البته اصول آنالیز تکنیکال پیشرفته به همین موارد ختم نمیشود و این لیست همچنان ادامه دارد. اما از آنجایی که پرداختن به تمامی این مفاهیم از حوصله این بحث خارج است، در ادامه برخی از اندیکاتورهای پیچیدهای که در دستهبندی پیشرفته قرار میگیرند را معرفی میکنیم.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال پیشرفته
در این قسمت، به معرفی برخی از اندیکاتورهایی میپردازیم بهخاطر پیچیدگی فرمولها و تمایلشان به ارائه سیگنالهای اشتباه، در دسته پیشرفته قرار میگیرند. بنابراین برای تایید سیگنال بهدست آمده، باید آن را با یک اندیکاتور دیگر ترکیب کرده و از مناسب استفاده نمایید.
ابر ایچیموکو
ایچیموکو کلاود (Ichimoku Cloud) که شامل چندین اندیکاتور تکنیکال در دل خود است، در ابتدا کمی پیچیده بهنظر میرسد، اما به مرور زمان کار با آن برایتان ساده خواهد شد. این اندیکاتور خطوط حمایت و مقاومت و همچنین مومنتم و روند را نشان میدهد. ابر ایچیموکو شامل 5 خط بهنامهای زیر است:
- تنکان سن (Tenkan Sen): خط قرمزرنگ تصویر زیر که متوسط بالاترین سقف و پایینترین کف قیمت را طی 9 دوره قبل نشان میدهد. این خط عموما جایی است که اولین نشانه تغییرات در بازار بروز میکنند.
- کیجون سن (Kijun Sen): خط آبی روشن در تصویر زیر که متوسط بالاترین سقف و پایینترین کف قیمت را طی 26 دوره قبل نشان میدهد. این خط عموما برای تشخیص حمایت و مقاومت استفاده میشود، بنابراین برای تعیین نقاط کاربرد دارد.
- سنکو اسپن اِی (Senkou Span A): متوسط خطوط تنکان و کیجون که روی 26 دوره آتی رسم میشود.
- سنکو اسپن بی (Senkou Span B): متوسط بالاترین سقف و پایینترین کف طی 52 دوره قبلی که روی 26 دوره آتی رسم میشود.
- چینکو اسپن (Chinkou Span): خط آبی تیره که نشاندهنده قیمت بسته شدن کندل استیک فعلی و رسم روی 26 دوره قبلی است. بنابراین از آنجایی که همه دیگر خطوط روی قیمتهای فعلی و آتی متمرکزند، این خط پشتسر دیگر خطوط حرکت میکند. در صورتی که انتهای خط چینکو زیر ابر ایچیموکو باشد، یعنی روند نزولی داریم و قرارگیری آن بالای ابر، بهمعنای صعودی شدن روند است.
عبور خط تنکان سن از پایین به بالای خط کیجون سن، یک سیگنال خرید محسوب میشود در حالی که حرکت آن از بالا به زیر خط کیجون، یک سیگنال فروش است.
اصلاح فیبوناچی
همانطور که از نامش پیداست، اصلاح فیبوناچی مبتنی بر دنباله ریاضی است که لئوناردو فیبوناچی در قرن 13 میلادی شناسایی کرد. نسبتهای بین اعداد این دنباله نیز مهمترین بخش در تحلیل تکنیکال هستند که بهصورت 23.6 درصد، 38.2 درصد، 50 درصد، 61.8 درصد و 100 درصد روی نمودار رسم میشوند.
برای محاسبه سطوح اصلاحی فیبوناچی باید دو سطح قیمت در چارت را در نظر گرفته و فاصله عمودی بین آن دو را به این نسبتها تقسیم کنید. البته از آنجایی که این محاسبات جزو دسته پیشرفته محسوب میشوند، رسم خودکار آن در بسیاری از پلتفرم چارتینگ و رسم نمودار مانند و صرافیها در دسترس است.
خطوط فیبوناچی یک ابزار تاییدکننده هستند، بنابراین بهتر است همراه با دیگر اندیکاتورها استفاده شوند. مثلا، ترکیب سطوح فیبوناچی با اسیلاتور استوکستیک یا مک دی و عبور آنها از این سطوح میتواند تایید بهتری از روند فراهم کند.
دیمارکر
دو خط در مقادیر 0.3 و 0.7 نیز رسم میشوند که مرزهای ریورسال و معکوس شدن قیمت هستند. مشابه اندیکاتور RSI، زمانی که منحنی دی مارک به زیر یا بالای این سطوح برسد، یعنی وارد ناحیه اشباع خرید و اشباع فروش شدهایم. مقادیر زیر 0.3 نشانه صعودی (اشباع فروش) و مقادیر بالای 0.7 نشانه نزولی (اشباع خرید) هستند. این اندیکاتور نیز در تایمفریمهای کوتاه، عموما 14 روزه، که در میان سوئینگ تریدرها رایجتر است، استفاده میشود. البته از نظر تئوری، هیچ اشکالی برای استفاده از دیمارکر در تایمفریمهای طولانیتر وجود ندارد.
با این وجود، بر خلاف دیگر اسیلاتورها، دیمارک نه تنها بر سطوح بسته شدن قیمت، بلکه بر کف و سقفهای روزانه نیز متمرکز است. این یعنی دادهها نرمتر خواهند شد.
دی مارکر بهدلیل سیگنالدهی یک تغییر پیشرو در مسیر حرکت بهجای یک حرکت از پیش شناساییشده، یک اندیکاتور پیشرو محسوب میشود. این یعنی امکان ارائه سیگنالهای اشتباه توسط این اسیلاتور وجود دارد، بنابراین باید در ترکیب با دیگر اندیکاتورها از آن استفاده کرد.
سخن پایانی
پیشنهاد میکنیم برای پی بردن به بهترین زمان خرید و فروش ارزهای دیجیتال یا هر دارایی دیگر، از ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده کنید. به عبارتی، بهتر است از ویژگیهای هر یک از دو روش نام برده به طور همزمان به نفع خود بهره ببرید. این راهکار به عنوان انتخابی بهینه و منطقیتر توسط بسیاری از افراد، مخصوصا کسانی که با یکی از این دو روش مخالفت شدید دارند، پذیرفته شده است. تحلیل فاندامنتال بیشتر در استراتژیهای سرمایه گذاری بلند مدت کاربرد دارد، اما تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری کوتاه مدت در بازارهایی مانند ارز دیجیتال، اطلاعات مفیدی درباره شرایط کوتاه مدت بازار ارائه میکنتحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل قیمت و بررسی بازارهای مالی است که معاملهگران و سرمایهگذاران در کنار تحلیل فاندامنتال از آن استفاده میکنند.
تحلیل فاندامنتال شامل بررسی بیانیههای مالی یک شرکت، وضعیت شبکه یک ارز دیجیتال و پیگیری رویدادها و اخبار آن (شامل ارائه برخی بروزرسانیها، انتقال به شبکه اصلی، گردهمایی و …) است، در حالی که در تحلیل تکنیکال با استفاده از تاریخچه حجم و قیمت میتوان وضعیت یک ارز دیجیتال را سنجید و در مورد آن تصمیمگیری کرد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال که در واقع کار با نمودار و ابزارهای آن است، نوع خاصی از تحلیل به شمار میرود که رفتار آینده بازار را با توجه به حرکات قبلی قیمت و دادههای حجم معاملات پیشبینی میکند.
تحلیل تکنیکال در شکل ابتدایی خود در قرن ۱۷ در آمستردام هلند و در قرن ۱۸ در ژاپن مورد استفاده قرار میگرفت، اما شکل مدرن این تحلیل از فعالیتهای چارلز داو، خالق شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز، آغاز شد.
این نوع تحلیل که در بازارهای مالی سنتی مانند سهام و بورس به کار میرود را میتوان در بازار ارز دیجیتال نیز استفاده کرد.
با وجود آنکه در تحلیل تکنیکال با شاخصها، اعداد و نمودارها سروکار دارید، این تحلیل به نوعی مطالعه رفتار انسانها در بازارهای مالی محسوب میشود. رفتارهایی که با احساسات انسانی عجین شده و گاهی خود را در قالب ترس و طمع در شرایط مختلف نشان میدهد.
باید توجه داشت تمام معاملهگرانی که یک سهام در بازار بورس یا یک ارز دیجیتال در صرافیها را خرید و فروش میکنند، در واقع «بازار» را برای آن ارز دیجیتال یا سهام شکل میدهند و «احساسات» این معاملهگران و سرمایهگذاران است که قیمت را تعیین میکند.
لازم به اشاره است که از تحلیل تکنیکال در بازارهای تحت شرایط عادی با حجم معاملات و نقدینگی بالا میتوان پاسخ مناسبتری دریافت کرد.
تحلیل تکنیکال، رویهای درست یا غلط؟
آخرین باری که هواشناسی پیشبینی دقیقی ارائهداد را به یاد میآورید؟ احتمالا برخی از این پیشبینیها درست از آب درنیامده باشند. حتی در بسیاری از موارد پیشبینی کردن کار بیهودهای به نظر میرسد چرا که بسیاری از آنها نتیجه اشتباهی را پیشبینی میکنند. با این حال چرا باز هم به پیشبینیهای هواشناسی گوش میدهیم؟
پیشبینیها در کل مفید هستند، چراکه ما را برای اتفاقی که احتمال وقوع آنها وجود دارد، آماده میکنند. مثلا اگر هواشناسی هوا را بارانی پیشبینی کرده باشد، ما برای اطمینان با خودمان چتر میبریم و اگر آفتابی پیشبینی کند، عینک آفتابی خود را میزنیم. میدانیم که احتمال دارد به وسایل همراهمان نیاز پیدا نکنیم اما به هر حال برای این اتفاقها آماده خواهیم بود.
تحلیل تکنیکال هم شباهت زیادی با پیشبینی هواشناسی دارد. تحلیلگران تکنیکال میدانند برای چه اتفاقی آماده شوند، اما این را نیز به خاطر دارند، که قیمتها همیشه موافق نظر آنها حرکت نمیکند. بیایید برخی از دلایلی که پیشبینی هواشناسی به تحلیل تکنیکال شباهت دارد را بررسی کنیم:
۱. در پیشبینی هواشناسی دما و فشار اندازهگیری میشود و با استفاده از این اطلاعات تغییرات آب و هوایی مانند جبههها و مناطق کمفشار و پرفشار بررسی میشود. در تحلیل تکنیکال پارامترهای قیمت و حجم معاملات به عنوان ورودی استفاده میشوند تا درباره حرکات بازار که ترس و طمع، روندها، بازگشت روندها و غیره مطلع شویم.
۲. با وجود دسترسی به انبوه دادهها در هواشناسی، هنوز از تجربه و درک شخصی در پیشبینی نهایی استفاده میشود. تحلیلگران تکنیکال نیز به همین صورت در بسیاری از موارد از تجربه خود بهره میبرند.
۳. پیشبینی دقیق هوا بستگی به دانش فردی از اطلاعات و آب و هوای محلی دارد. فرضا اگر شخص پیشبینی کننده از تگزاس به آلاسکا مهاجرت کند، برای اینکه با آب و هوای آلاسکا آشنا شود، کمی زمان نیاز خواهد داشت. همین شرایط در تحلیل تکنیکال نیز حاکم است. کسانی که در بازار بورس نیویورک معامله میکنند، برای عادت به بازار کالا یا بازار ارزهای دیجیتال نیاز به زمان دارند. چراکه بازارهای بورس بزرگ با بازارهای بورس کوچک تفاوت دارند.
۴. در اوایل دورانی که پیشبینی هواشناسی شکل گرفت، برخی از افراد سودجو سعی داشتند مردم را قانع کنند که میتوانند آب و هوا را کنترل کنند یا حداقل پیشبینیهای بسیار دقیقی از آب و هوا دارند که هرگز به خطا نمیرود. متاسفانه در زمینه تحلیل تکنیکال هم افرادی وجود دارند که بر بینقص بودن و درست بودن همیشگی تحلیلهای خود اصرار دارند.
۵. پیشبینیهای هواشناسی معمولا زمانی که شرایط تغییر نمیکند، درست از آب درمیآید. اگر آسمان سه روز گذشته آفتابی باشد و جبهه آبوهوایی بزرگی هم وارد نشود، احتمالا امروز هم آفتابی خواهد بود. تحلیلهای تکنیکال هم معمولا وقتی اخبار مهم و جدیدی یا رویداد خاصی اتفاق نیافتد، به درستی جواب میدهد. با وقوع تغییرات بزرگ امکان پیشبینی بهصورت دقیق هم در هواشناسی و هم در بازار مالی بسیار مشکل میشود.
۶. پیشبینی هواشناسی و تحلیل تکنیکال معمولا در مقیاسهای متوسط کاربرد بهتری دارند. همانطور که پیشبینی هوا برای یک شهر بزرگ امکانپذیر است اما برای منطقهای از شهر بسیار سخت است. همین شرایط در تحلیل تکنیکال نیز وجود دارد بهصورتیکه پیشبینی ثانیه به ثانیه بازار بسیار سخت است و استفاده از تحلیلهای روزانه یا هفتگی میتواند موثرتر واقع شود. همچنین پیشبینی هوای یک کشور یا یک بازار مالی در بازه زمانی طولانیمدت (مثلا بازار ارزهای دیجیتال امسال سال خوبی نخواهد داشت) شاید استفاده چندانی نداشته باشد.
سعی کنید این مقایسه بین پیشبینی هوا و تحلیل تکنیکال را به یاد داشته باشید تا از مزیتهای این تحلیل و محدودیتهای آن آگاه باشید.
آموزش تحلیل تکنیکال
برای آموزش تحلیل تکنیکال منابع مختلفی در سطح اینترنت وجود دارد و همچنین کتابهای زیادی برای آموزش این علم نوشته شده است. با این وجود، تحلیل تکنیکال نیز مانند سایر علوم با استفاده از ابزارهای جدید ارتقا مییابد و با توجه به بازار مالی مورد استفاده، تکنیکها و شاخصهای جدیدی به آن افزوده میشود.
همچنین از مطالب مربوط به که در سایت ارزدیجیتال در حال انتشار است نیز میتوانید استفاده کنید:
سوالات متداول
آیا با تحلیل تکنیکال میتوان قیمت را پیشبینی کرد؟
تحلیل تکنیکال ابزاری برای بررسی احتمالات مختلف در نمودارهای قیمتی است. با تحلیل تکنیکال میتوان سطوح عرضه و تقاضا را شناسایی کرده و برای ریزشها و رشدهای احتمالی آماده شد.
آیا تنها استفاده از تحلیل تکنیکال کافی است؟
این به خود شما بستگی دارد که چه نوع تحلیلگری هستید. برخی تحلیلگران موفق تنها تحلیل تکنیکال را در معاملات خود به کار میبرند و برخی دیگر با افزودن تاثیر اخبار و به تحلیل نمودارهای قیمتی، به چشمانداز گستردهتری میرسند.
برای آموزش تحلیل تکنیکال از چه منابعی استفاده کنیم؟
کتابها و منابع مختلفی برای آموزش مقدماتی و پیشرفته تحلیل تکنیکال نوشته شده است؛ با این حال در سایت ارزدیجیتال با دنبال کردن میتوانید با اصول اولیه تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید.
منبع : اخبار ارز دیجیتال ارزنو