روش دیجیتال مارکتینگ برای رشد استارت آپ
راهکارهای دیجیتال مارکتینگ برای استارت آپها
امروزه استارت آپهای بسیار زیادی را مشاهده میکنید که در حوزههای مختلف راهاندازی شدهاند. بسیاری از آنها روز به روز پیشرفت میکنند و بسیاری دیگر بعد از مدتی با افول و شکست مواجه میشوند؛ اما دلیل این پیروزی یا شکست چیست؟ دو استارت آپ را با شرایط یکسان در نظر بگیرید.
یکی از تمامی ابزارهای در دسترس برای رشد و توسعه خود استفاده میکند و دیگری از ابزارها و فرصتهای موجود هیچ استفادهای نمیکند و یا استفادهای بهینه ندارد. خوب قطعاً یکی با شکست مواجه میشود و دیگری با پیروزی. یکی از ابزارهای مفیدی که میتواند باعث پیشرفت و رشد یک استارت آپ شود و بازوی مهمی برای کسب و کارهای نوپا به شمار میرود، ابزارهای دیجیتال مارکتینگ است.
ما در این مقاله از وبلاگ قصد داریم شما را با اهمیت بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای نوپا و استارتآپها آشنا کنیم. پس اگر شما به فکر راهاندازی استارتاپ یا یک کسب و کار کوچک برای خود هستید، همراه ما در این مقاله باشید.
منظور از استارت آپ چیست؟
قبل از این که بخواهیم درباره اهمیت دیجیتال مارکتینگ برای استارتاپ صحبت کنیم، بهتر است شما را با مفهوم استارت آپ آشنا کنیم. در حالت کلی استارت آپ (Startup) به مجموعهای از فعالیتهای تیمی گفته میشود که با یک ایده بکر و خلاقانه تجاری آغاز میشود.
هدف اصلی استارت آپها حل مشکلات جامعه در قالب یک ارزش پیشنهادی است. اما استارت آپها یک چالش اساسی پیشروی خود دارند. این کسب و کارها باید خود را با استفاده از روشها و ابزارها به جامعه هدفشان معرفی کنند. به همین منظور، آنها باید به خوبی ابزارها و روشهای بازاریابی مختلفی را به کار بگیرند؛
اما بحثی که در یک استارت آپ وجود دارد، بودجه است. این کسب و کارهای نوپا سرمایه آنچنانی ندارند پس باید به سراغ روشهایی برای معرفی خود بروند که کم هزینه و یا رایگان باشد. خبر خوب اینجاست که بازاریابی دیجیتال برای هر مشاغلی، چه کسب و کارهای بزرگ و چه کوچک، بدون توجه به میزان بودجه، در دسترس است.
با وجود توضیحات قبل، باید گفت که بازاریابی دیجیتال بسیار گستردگی دارد. اگر شما ابزارها و راهکارهای آن را به خوبی نشناسید، میتوانید به راحتی در سروصدای فضای دیجیتال گم شوید. این بدان معناست که میتوانید تلاشهای خود را هدر دهید و نتایج کمی برای نشان دادن کسب و کار خود بگیرید.
از سوی دیگر، اگر بازاریابی دیجیتال به نحوی درست صورت بگیرد، میتواند برند شما را همگانی کند و مشتریان زیادی برای شما جذب کند. همچنین استارت آپ شما با استفادهی درست از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ میتواند زنده بماند و یا حتی به سرعت به یک تجارت پیشرفته و بزرگ تبدیل شود.
چرا استارتاپها باید از دیجیتال مارکتینگ استفاده کنند؟
تکنیکهای مختلفی در حوزه دیجیتال مارکتینگ وجود دارد که میتواند برای پیشرفت کسب و کارهای نوپا و استارت آپها بسیار موثر باشد. همانگونه که در بالاتر گفتیم، استارتآپها در ابتدای شروع به فعالیت خود، دارای بودجهای محدود هستند. به همین دلیل آنها باید از روشهای بازاریابی مناسب و بهینه استفاده کنند که هزینه بالایی برای آنها نداشته باشد.
یکی دیگر از اهمیتهای دیجیتال مارکتینگ در استارتاپها این است که در این حوزه ابزارهای بسیار زیادی وجود دارد؛ از اینرو استارت آپها میتوانند با بهرهگیری از هر یک از این آنها، خود را به راحتی به بازار هدفشان معرفی کنند. آنها با کمک این ابزارهای دیجیتال مارکتینگ میتوانند در هر شرایطی بدون اینکه به مکان و زمان خاصی محدود باشند، خدمات و محصولات خود را به دیگران معرفی کنند.
صاحبان کسب و کارهای نوپا قادر هستند با استفاده از دیجیتال مارکتینگ در استارت آپ خود، سود خود را در مدتی کمتر از سایر روشهای بازاریابی، افزایش دهند. در حقیقت، دیجیتال مارکتینگ یک سکوی پرش برای استارت آپها است.
شیوههای برتر بازاریابی دیجیتال برای استارت آپها چیست؟
در ادامه با بررسی تعدادی از موارد مهم و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مورد استفاده در استارت آپها و کسب و کارهای نو را بررسی خواهیم کرد.
بازاریابی دیجیتال برای استارت آپ براساس پرسونای مخاطبان
به طور کلی بازاریابی دیجیتال دارای دو بخش است:
- بخش مربوط به شما و کسب و کارتان
- بخش مربوط به مخاطب شما
کاری که شما برای بازاریابی کسب و کار خود میتوانید انجام دهید این است که تجارت خود را به کانالهای بازاریابی متصل کنید. تمامی روشهای دیجیتالی که باعث میشود مخاطب، شما را بشناسد و تحریک شود و از شما خرید کند. اما این فقط کافی نیست بلکه باید در ابتدا شنا مخاطبتان را به خوبی بشناسید؛ چرا که بازاریابی در صورتی که مخاطب هدف و پرسونای آنها را نشناسید، تقریباً امری غیر ممکن است.
شما باید بتوانید به یک سری سوالات اساسی قبل از هر اقدامی پاسخ دهید. برای مثال:
- مخاطبین هدف شما چند ساله هستند؟
- چه شغلی دارند و متوسط درآمدشان چقدر است؟
- استارت آپ شما چه کمکی میتواند به آنها کند؟
- از چه روشهای آنلاینی برای پیدا کردن خدمات و یا محصولات مورد نیاز خود استفاده میکنند؟
- شبکه اجتماعی مورد علاقه این گروه سنی چیست؟
- و …
زمانی که کل این جزئیات در دسترس شما باشد، میتوانید بر روی کانالهای بازاریابی درستتری تمرکز کنید. مسیر مشخص به شما کمک میکند تا نتیجه بهتری برای کسب و کار خود دریافت کنید. در بازاریابی دیجیتال صحیح یک محصول یا خدمات، ابتداییترین کار این است که شما بدانید قرار است برای چه کسی، محصول تولید کنید.
شناخت شخص خریدار اولین گام در بازاریابی دیجیتال است. برای شناخت مخاطبین باید یک لیستی از جزئیات آنها تهیه کنید: لیست پرسونا مخاطب جهت بازاریابی دیجیتال برای استارت آپها از موارد زیر تشکیل میشود که شما باید لیست را برای برخی از مخاطبین خودتان پر کنید:
- نام
- گروه سنی
- کار
- درآمد
- محل
- ویژگیهای روانشناختی
- سبک زندگی
- تحصیلات
- وضعیت تاهل
- علاقهمندیها
- دغدغهها و نیازها
- اهداف و چشماندازهای زندگی
- و …
دیجیتال مارکتینگ برای استارتاپ ها
راهکارهای دیجیتال مارکتینگ برای استارتاپ ها
این روزها که تب دیجیتال مارکتینگ و استارتاپ خیلی بالا گرفته و همه به دنبال کلاس و ورکشاپ و دورهمی دیجیتال مارکتینگ یا راه اندازی استارتاپ هستند، پیدا کردن یک مسیر مطمئن برای رسیدن به هدف سخت تر شده است. همچنین غیر از دیجیتال مارکتینگ، عناوین جدید مثل پرفورمنس مارکتینگ، هک رشد، ارتباطات بازاریابی و غیره هم به ادبیات بازاریابی و روابط عمومی اضافه شده اند که شاید موجب سردرگمی بیشتر شما شوند.
از طرفی بسیاری از استارتاپ ها هنوز دقیقا مشتریان و مدل درآمدی خود را دقیقا نمی دانند و نمی توانند بوم کسب و کار خود را تکمیل کنند. خب این کار را برای دیجیتال مارکتینگ در استارتاپ ها پیچیده تر می کند. اما برای شفاف تر شدن موضوع بیایید ابتدا به بررسی بیشتر دیجیتال مارکتینگ بپردازیم.
دیجیتال مارکتینگ چه بخش هایی دارد؟
دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتالی که برخی به آن آنلاین مارکتینگ یا وب مارکتینگ هم گفته اند شاخه های مختلفی دارد. منظور از شاخه های مختلف، هم شامل مراحل مختلف است و هم ابزارها و استراتژی های مختلف.
همانطور که می دانید بنای کار دیجیتال مارکترها بر اصول کلی بازاریابی استوار است. بر اساس قیف مشهور بازاریابی که البته این روزها طرفداران قبل را ندارد، کاربر یا مخاطب استارتاپ یا کسب و کار شما در طول عمر خود (CLV) تا تبدیل به مشتری شود مراحلی را طی میکند. بازاریابی دیجیتال در هر مرحله از این قیف، ابزارها و روش های مختص خود را می طلبد.
مطابق مدل مشهور RACE
- کاربر ابتدا با نام و نشان شما آشنا می شود و برند آگاهی پیدا می کند (Reach).
- در ادامه شروع به تعامل با دارایی های آنلاین شما (سایت، اپلیکیشن، شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها) می کند (Act).
- سپس کاربر از شما محصول یا خدمت می خرد و تبدیل به مشتری می شود (Convert).
- در مرحله آخر یا Engage هم باید سعی کنید تا مشتری را دوباره وارد این مسیر کنید و مشتری یکباره را تبدیل به مشتری تکراری کنید.
چند سالی است که مرحله برنامه ریزی (Plan) هم به ابتدای این مراحل افزوده اند که بیانگر برنامه ریزی کلان و استراتژی بازاریابی است. البته ناگفته نماند که این روزها نگاه خطی به فرایند بازاریابی تغییر کرده و رفتار شناسان، به جای قیف معروف که نگاه خطی در آن غالب بود بیشتر به چرخه فروش معتقدند.
این نگاه به طور خلاصه به رفتار متغیر افراد در فرایند خرید یک محصول یا خدمت اشاره می کند. این مفهوم، مشتری را در کانون خود قرار می دهد و رابطه ای پایدار با او ایجاد می کند. در ادامه مطلب و ذیل بخش مؤثرترین روش دیجیتال مارکتینگ (اینباند مارکتینگ) بیشتر درباره این مفهوم با هم صحبت خواهیم کرد.چرخه مشتری به جای قیف بازاریابی
عبور از کسادی بازار استارتاپ (Chasm) با دیجیتال مارکتینگ
استارتاپها در مرحله معرفی و ورود به بازار تا مراحل بعدی رشد و حفظ مشتری به دیجیتال مارکتینگ نیاز دارند. مخصوصاً در شکاف موجود در مراحل اولیه جذب که اصطلاحا Chasm نام دارد و فاصله ای است بین کسانی که محصول یا سرویس جدید را به سرعت امتحان می کنند و افرادی که به مرور و با شک و تردید آن را امتحان می کنند.
شما با استفاده از کمپینهای دیجیتال مارکتینگ در استارتاپ خود میتوانید استارتاپ خود را معرفی و آگاهی از برندتان را افزایش دهید و کاربران یا میزان فروش خود را بالا ببرید تا اینکه این شکاف از بین برود.
اهمیت سنجش (Measurement) در دیجیتال مارکتینگ
بیشتر استارتاپ ها بودجه مشخصی برای بازاریابی دارند و برای هر ۱ تومان هزینه، چرتکه می اندازند که اتفاقا هم کار درستی انجام می دهند. در واقع دیجیتال مارکتینگ درست و اصولی بر اساس محاسبه نتایج و بهبود مستمر نرخ های تبدیل انجام می شود. پس یک استارتاپ باید از دیجیتال مارکتینگ به بهینه ترین روش ها بهره ببرد. به همین دلیل باید از KPI های درست در سنجش نتایج فعالیتهای بازاریابی در استارتاپ استفاده کنید.
برای نمونه، در مرحله Reach میتوانید از تبلیغات بنری گوگل یا بنری (ثابت یا کلیکی) ایرانی استفاده کنید و تعداد کلیک های منحصر به فرد یا Unique visitor هایی که به سایت یا اپلیکیشن شما رسیده اند را در گوگل آنالیتیکس/فایربیس بررسی کنید و ببینید که گرفتن هر کاربر جدید برای شما چقدر آب خورده است.
یا بعد از یک کمپین با هدف برند آگاهی (brand awareness)، تعداد کاربرانی که مستقیماً با جستجوی نام استارتاپ شما در موتور جستجو به سایت شما رسیده اند را نسبت به دوره قبل از راه اندازی کمپین، بررسی کنید.
کانالهای جذب و فروش در دیجیتال مارکتینگ
برای جذب مخاطب و مشتری و یا حفظ او میتوانید روش های دیجیتال مارکتینگی زیر را هم در استارتاپ استفاده کنید:
شراکت ، Partnership یا Co-branding
استارتاپ ها هر چه هم که نداشته باشند معمولاً ارتباطات زیادی با دیگر استارتاپ ها دارند و از شبکه های ارتباطاتی خود بهره ها می برند و سینرژی ایجاد کنند. همان طور که هر روز می بینیم استارتاپ های ایرانی هم خوب به هم نان قرض می دهند! شراکت در پارتنرشیپ یا کو-برندینگ می تواند انواع مختلفی داشته باشد مثلا اسنپ و ایوند با هم کمپین مشترکی طراحی می کنند که اگر فرضاً در رویداد پولی «استارتاپ های حمل و نقل درون شهری با بررسی اسنپ» شرکت کنید، هزینه اسنپ شما رایگان است.
در این مثال این دو استارتاپ با یکدیگر همکاری می کنند تا فروش بیشتری برای یکی از آنها ایجاد شود. از طرفی برای اسنپ هم آورده دیگری وجود دارد که می تواند معرفی رایگان یا ارزان این استارتاپ در ایوند باشد.
همکاری در فروش یا Affiliation
در این روش که از قدیم بین کاسبان و دلال ها رواج داشته و به آن فروش پورسانتی هم میگویند، یک نفر واسطه، محصول را می فروشد و در عوض درصدی از فروش یا عددی ثابت یا متغیر را از فروشنده اصلی دریافت می کند. مثال بارز این روش، بنرهای همکاری در فروش دیجی کالا هستند که نمونه آن در سایت زومیت وجود داشت. اگر کاربری از سایت زومیت روی کالایی از محصولات دیجیکالا کلیک می کرد و نهایتا آن را از دیجی کالا می خرید، درصدی از مبلغ کالا نصیب او می شد.
تبلیغات در گوگل یا Google Ads
با وجود قیمت بالای ارز در ایران اما هنوز هم گوگل، غول دنیای تبلیغات دیجیتال دنیا حرف اول را در کیفیت می زند و دقت و هدف مندی و واقعی بودن کلیک های آن قابل مقایسه با دیگر سیستمهای تبلیغات کلیکی نیست. مخصوصا اگر قابلیت مارکتینگ یا تارگتینگ (نمایش مجدد تبلیغ به کسانی که قبلا یکبار برند شما را در اینترنت دیده اند) را در گوگل ادوردز فعال کنید. چشمه ای از قدرت گوگل در استفاده هدفمند از داده ها و اثرگذاری فوق العاده آن را خواهید دید.
همچنین با آماری که گوگل در مورد کلید واژه های سرچ شده توسط کاربران گوگل و حجم آن در حوزه محصولات شما می تواند بدهد، بینش خوبی برای تولید محتوا، طراحی محصول، و سئو پیدا خواهید کرد.
تبلیغات بازگشتی یا Referral
در این مدل تبلیغاتی که نمونه آن را در بسیاری از استارتاپ ها دیده اید و احتمالا خودتان هم از آن بهره برده اید. در صورتی که مشتری فعلی شما کاربر یا مشتری جدید برای شما بیاورد، مقداری اعتبار یا پول یا تخفیف یا پروموشن های دیگری می گیرد
تبلیغات در شبکه های اجتماعی یا Social media marketing
استفاده از اینستاگرام در همه جهان مورد اقبال واقع شده و آمارهای عجیبی در این مورد وجود دارد. تبلیغات اسپانسری اینستاگرام هم اگر درست انجام شود می تواند حتی بر اساس منطقه هم در ایران نمایش داده شود! و بازدهی بالایی هم داشته باشد البته برای هر استارتاپی پیشنهاد نمی شود ولی بسته به موضوع کاریشما و طبق تجربه ما می تواند گزینه خوبی باشد.
مشکلات استارتاپ ها با بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکترها
بعضی از استارتاپ ها و حتی شرکت ها از دیجیتال مارکتینگ نتایج خوبی نگرفته اند. آنها مرتب در حال تغییر نیروی های بازاریابی خود هستند و طی یکسال ممکن است ۲ نفر یا حتی بیشتر را در تیم بازاریابی دیجیتال خود جابجا کنند. در آسیب شناسی این موضوع باید به چند نکته اشاره کرد:
اول اینکه بعضی اوقات مشکلی در محصول یا سرویس شما وجود دارد یا عمر محصول به پایان رسیده و نیاز به تولید محصول جدید باشد. در واقع ممکن است استارتاپ شما مشکل عدم همخوانی با بازار (Product market fit) یا حتی مشکل عدم همخوانی راهکار با مشکل (Problem/solution fit) داشته باشد. خب به لحاظ منطقی حل این مشکلات با بخش بازاریابی و یا دیجیتال مارکتینگ نیست بلکه صاحب استارتاپ یا بنیانگذار آن باید برای این مورد مهم چاره ای بیندیشد.
دوم بعضی از دیجیتال مارکترها دانش و تجربه کافی ندارند.و با خواندن چند مقاله و یا ست کردن چند بنر تبلیغاتی در یک پلتفرم تبلیغات کلیکی خود را متخصص خطاب می کنند اما در واقع یک دیجیتال مارکتر اول مارکتر است یعنی باید اصول بازاریابی را بفهمد و ترجیحا با کتاب های فیلیپ کاتلر (پدر واقعی! بازاریابی) آشنایی داشته باشد.
با آمیخته بازاریابی 4P و 7P و مدل STP دم خور باشد و اصول برندینگ را بداند. حتی بهتر است که بیزینس مدل را هم بفهمد تا درک درستی از ساختار کسب و کار داشته باشد و مشتریان و مخاطبان استارتاپ را بشناسد اگرچه در استارتاپ ها بعضی به جای بوم کسب و کار معروف، بوم ناب یا Lean canvas را قابل استفاده می دانند.
بعد از این موارد مهم باید با ابزارها و رسانه های دیجیتال آشنا باشد. ابزارهای تبلیغات، اتوماسیون بازاریابی، آنالیز ترافیک و رفتار کاربر و مدیر شبکه های اجتماعی از جمله این ابزارها هستند. بهتر است روی بعضی از آنها مسلط باشد و با بعضی دیگر آشنا باشد و خود را به روز کند. چون در این بخش رشد و به روز رسانی خیلی زیاد و مهم است. سخن آخر اینکه اگر چنین دیجیتال مارکت رهایی پیدا کردید ما را هم خبر کنید!
مؤثرترین روش دیجیتال مارکتینگ برای استارتاپ ها
حتما می دانید که بهترین محصولات هم بدون بازاریابی درست به فروش خوب نمی رسند. از طرفی، استارتاپ ها به دنبال رشد سریع و در عین حال به صرفه هستند. با فرض این که مدل درآمدی استارتاپ شما درست بوده و محصول یا خدمت شما فیت بازار باشد و مشکل بیزینسی نداشته باشید می توانید به دیجیتال مارکتینگ خیلی امیدوار باشید.
اما برای استارتاپ ها استفاده از تبلیغاتی که مبتنی بر محتوا و به طور ویژه، بازاریابی محتوایی باشند بیشترین اثر را به خصوص در میان مدت و بلندمدت خواهد داشت و از طرفی هزینه تولید محتوا هم به نسبت آورده آن خیلی بالا نیست. در اینجا می خواهیم به شما به روزترین متدولوژی بازاریابی یعنی بازاریابی کششی یا جاذبه ای (Inbound marketing) را معرفی کنیم.
در روش اینباند مارکتینگ، تلاش اصلی شما در شناخت مشتری و مخاطب هدف و تبدیل غریبه به کاربر و کاربر به مشتری و حفظ مشتری با بهره گیری از سوخت پایان ناپذیر و همیشه سبز محتواست. سئو (بهینه سازی نتایج شما در موتورهای جستجو) و تولید سرنخ فروش (Lead Generation) هم از ابزارهای مورد استفاده و از ارکان بازاریابی کششی یا اینباند هستند. در این متدولوژی به جای اینکه شما مدام خود را به مخاطب و مشتری نشان دهید، کاری می کنید که مخاطب و مشتری به سراغ شما بیاید و از این جهت تفاوت زیادی با شیوه های سنتی تبلیغات و بازاریابی دارد.
برای این هدف باید پرسونای کاربر و مشتری خود را بشناسید و سفر خریدار را درست ترسیم کنید. همان طور که بالاتر گفتیم رفتار کاربر در پروسه تبدیل شدن به مشتری خطی نیست یعنی این طور نیست که مراحل تبدیل شدن او از یک غریبه به مخاطب و نهایتا به مشتری به ترتیب و کاملا منظم و منطقی روی قیف فروش پیش برود.
بلکه او ممکن است در لحظات مختلفی به سمت شما بیاید. پس توجه داشته باشید که کاربر ممکن است تاچ پوینت های مختلفی با محصول شما داشته باشد. و لازم است که در این تاچ پوینت ها حضور داشته باشید و درست دیده شوید تا مخاطبان بتواند شما را در زمان درست پیدا کند.
این گوی و این میدان
اگر تا به حال از روش های دیجیتال مارکتینگ به درستی استفاده نکرده اید یا بعضی از روش هایی که اینجا گفتیم را امتحان نکرده اید، ما آماده ایم تا به شما کمک کنیم و بودجه بازاریابی شما را بهینه مدیریت کنیم تا هم شما رشد کنید و هم مخاطبانتان شما را سریع تر و آسان تر پیدا کنند.
در پایان خوشحال می شویم که تجربیات خود را در استفاده از دیجیتال مارکتینگ برای استارتاپ خود با ما در میان بگذارید.
4 روش دیجیتال مارکتینگ برای رشد استارت آپ در سال 2019
دیجیتال مارکتینگ یا همان بازاریابی دیجیتال، علمی است که اگر شخصی آن را بداند و چگونگی استفاده از آن استفاده بداند، از رقبای خود پیشی میگیرید.
در ادامه 4 نکته مهم در رابطه با دیجیتال مارکتینگ که توجه به آنها میتواند برای رشد استارتآپ در سال ۲۰۱۹ مفید باشد، بیان شده است.
۱- تجربه کاربری
مخاطب، مهمترین عنصر در کل کار است. مخاطبان باید با نام تجاری، ارزشها و محصول درگیر شوند تا یک ارتباط پایدار با شرکت برقرار کند. به همین ترتیب، هنگامی که برندها تجربه منحصر به فرد کاربری را به مخاطبان خود ارائه میدهند، مخاطب، پذیرندهتر خواهد شد.
استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ باید با دقت طراحی شده باشد تا مخاطبان هدفمند را به خود جلب کند.
باید تحقیق کرد و دریافت که چه چیزی برای مخاطبان مفید و جالب است. همچنین با تعامل مداوم با مخاطبان خود میتوان صدای برند را بیشتر به گوششان رسانید.
تجربه کاربر میتواند در درجه اول از طریق محتوا، کانالهای ارتباطی و رابط کاربری بصری ایجاد شود.
سرعت بارگذاری وبسایت، منوی ساده سایت و چت آنلاین به ارتباطات کمک میکنند. سادگی و صمیمیت لحن محتوا برای ایجاد یک تجربه کاربری عالی مهم است. علاوه بر این باید یک استراتژی مدیریت مشتری را داشت و روش مخصوص خود را برای برقراری این ارتباط کشف کرد.
همچنین قرار دادن قسمت پیشنهادات و انتقادات در سایت باعث میشود که مخاطب بیش از پیش به برند اعتماد کند.
۲- محتوای خلاقانه
محتوا، همان چیزیاست که میتواند مشتری بالقوه را به مشتری بالفعل تبدیل کند. محتوای عالی میتواند باعث افزایش ترافیک سایت شود و رتبه موتورهای جستجو را بهبود بخشد.
مخاطبان در درجه اول به دنبال محتوایی هستند که ارزشمند و مفید باشد. جف بولا (Jeff Bulla) میگوید که باید از قانون 80/20 در ایجاد و مدیریت محتوا استفاده کرد.
به این معنا که: 80 درصد از محتوا نباید مربوط به محصول باشد و 20درصد باقیمانده آن، میتواند بر فروش آنلاین، هدایا و غیره متمرکز شود. همچنین تولید محتوا شبکههای اجتماعی نیز بسیار اهمیت دارد. نیل پاتل (Neil Patel) درباره نحوه تبلیغات در فیسبوک مسنجر به عنوان بازاریابی مؤثر یاد میکند.
مخاطبان به احتمال زیاد آنچه را که در فیسبوک مسنجر دریافت کردهاند، از طریق بازاریابی ایمیلی دنبال میکنند. در اینجا نیز محتوایی که ایجاد میشود، تأثیر زیادی بر رشد کسبوکار خواهد داشت.
۳- رسانههای دیجیتال
هویت آنلاین با وبسایت و رسانههای اجتماعی معرفی میشود. بنابراین میتوان مخاطبان خود را درگیر کرد و پیام خود را با محتوایی قدرتمند از طریق یک بستر رسانهای قوی به آنها رسانید.
به عنوان یک استارتاپ، یکی از اولین مواردی که احتمالاً روی آن کار شده، یک رسانه اجتماعی بوده است. در این عرصه، رسانههای اجتماعی عامل اصلی برای افزایش آگاهی و ارزش برند هستند. برنامههایی مانند اینستاگرام (Instagram) این روزها محبوب شدهاند و مخاطبان را با نامهای تجاری آشنا میکنند.
استفاده درست و تولید محتوای مناسب برای رسانههای اجتماعی، میتوانند تأثیر عمیقی بر آگاهی از برند و رتبهبندی بهتر در موتورهای جستجو داشته باشد.
در این میان پدیدهای به نام بازاریابی تاثیرگذار (Influencer Marketing) از سال ۲۰۱۶ به بعد رشد کرده است. در اینکه اینفلوئنسرها در شناخته شدن و فروش برند موثرند شکی نیست اما باید مراقب بود که چه افرادی انتخاب میشوند. اینفلوئنسر باید در زمینه فعالیت کار کند و علم این کار را داشته باشد.
۴-بازاریابی ویدئویی در دیجیتال مارکتینگ
نباید فراموش کرد که ویدئو بسیار اثربخشتر از محتوای متنی است. بنابراین اگر میتوان در بین محتواهای نوشتاری خود، جایی برای ویدئو نیز باید در نظر گرفت. از طریق ویدئو میتوان منظور خود را بهتر به مخاطب رساند و با او ارتباط مفیدتری برقرار کرد. لایو و استوری اینستاگرام، نمونهای از این نوع ارتباط است.
همچنین میتوان از ویدئوهای آموزشی در سایت خود استفاده کرد و نحوه استفاده از محصولات را به مخاطبان نشان داد.
سمینارهای تحت وب و رویدادهای زنده را برای معرفی محصول، پاسخ دادن به سوالات در قالب ویدئو را نیز نباید از یاد برد. به این صورت میتوان به راحتی اعتماد مخاطبان را جلب کرد.
اگر بتوان کسبوکار اینترنتی خود را در این بازار آشفته راهاندازی کرد، کار بزرگی انجام شده است. برای این کار باید در ایجاد منابع، ایدهها و برنامهها، منسجم و دقیق عمل کرد. همچنین بهتر است که برای معرفی کردن نام تجاری خود، با یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ قوی پیش رفت.
منبع: پلتفرم رپورتاژ اگهی تسمینو